فریلنسر موفق چه کارهایی انجام میده؟| به همراه 9 نکته آموزشی

توسط: پریا میرزائی
- 4 آذر 1399
- 0 نظر
- لایکبرخلافلایک
- 131 نمایش
بذارید قبل از پرداختن به موضوع فریلنسر موفق ، حرفم رو اینطوری شروع کنم.
اگه قرار باشه پا تو مسیر جدیدی بذارین، اول از همه چهکار میکنید؟ اصن آیا به اول هرکاری فکر میکنید؟ مثلا اگه بخواید وارد فریلنسینگ بشید، قبل از هر چیزی به این فکر میکنید که برای فریلنسر موفق شدن، چه نکات مهمی وجود داره؟
به نظر من هرقدر آگاهتر این حرفه رو شروع کنید، موفقتر خواهید بود.
پس بیاید با هم به این موضوع جدیتر بپردازیم.
1- تعیین کردن هدف، اولین قدم برای شروع فریلنسینگ
بیاید قبل از هرکار دیگهای، با خودمون روراست باشیم و از خودمون صادقانه بپرسیم : چرا میخوام فریلنسر بشم؟ به کجا میخوام برسم ؟ و در کل هدفمون رو مشخص کنیم.
2- باید مهارتهامون رو مشخص کنیم و در معرض دید دیگران قراربدیم :
خب طبیعتا در پی این سوالا باید مهارتهایی که روشون تسلط داریم رو مرور کنیم تا ببینیم تو کدومشون میتونیم بهتر عمل کنیم. یا اصلا کار کردن تو کدوم زمینه ما رو به زندگی ایدهآلی که همیشه آرزوشو داشتیم میرسونه.
پس شروع کنیم به جمع کردن نمونهکارهایی که میتونه مخاطبمون رو در جریان مهارتهامون قرار بده.
3- یک فریلنسر موفق ، حتما از راهنمایی کسایی که تجربه دارن، به خوبی استفاده میکنه :
تو این راستا از کمک هیچکسی دریغ نکنید. هرکسی که میتونه تو این مسیر راهنمای شما باشه رو رفیق راه خودتون بدونید. درسته که به قول آنتونی رابینز، نویسنده و بازیگر امریکایی، “باورها و ارزشها، بهترین راهنما و مشاور زندگی ما هستند.” ولی آیا همیشه باورهای ما درستن؟ آیا دربارهی راهی که تازه میخوایم واردش بشیم، همهچی رو میدونیم؟ بهتر نیست از کسی که این راه رو قبلا رفته و از پیچ و خمش با خبره کمک بگیریم
مطمئنا این کار بهتره و بعد از مدتی، با تبدیل شدن به یک فریلنسر موفق ، بیشتر و بهتر این موضوع رو درک میکنیم.
خوبه با تعداد زیادی فریلنسر درباره حرفهشون صحبت کنیم . مطمئنا میتونن راه رو برامون روشن کنن. خدا رو چه دیدی، شاید بهمون ثابت کردن که خیلی جاها بیهوده ترسیدیم و سر دوراهی قرار گرفتیم.
4- وسایل مورد نیاز برای حرفهمون رو تهیه کنیم.
خود من اون اوایل که میخواستم وارد فریلنسینگ بشم، بعد از مواردی که تو سطرهای قبلی گفتم، کم کم رفتم سراغ چیزایی که بهشون احتیاج داشتم. اول از همه ذوق اینو داشتم که فضای کارمو انتخاب کنم. آخه یکی از چیزایی که محدودیت رو کنار میزنه همین فضای کار انعطافپذیره. تو خونهی خودم، کافه، کتابخونهی محله و کلی جای دیگه دنبال جایی گشتم که توش راحت باشم و احساس آرامش کنم. و بعد از اون بقیه وسایلی که نیاز بود رو هم تهیه کردم. البته چون کار شما مرتبط با مهارت و حرفهی شماست، پس حتما وسایل مورد نیاز رو هم از قبل تهیه کردید.
5- برنامهریزی دقیقی داشته باشیم تا بتونیم فریلنسر موفق و خوشقولی باشیم.
از همهی اینا که بگذریم برای موفقیت در فریلنسینگ و یا تبدیل شدن به یک فریلنسر موفق به نظر من چیزی که خیلی ضروریه، داشتن برنامه کاری منظمه. بیاید از همین روزای اول به دنبال برنامهای باشیم که به کار روزانهمون جهت بده تا بدونیم چه مقدار زمان برای انجام یه پروژه نیاز داریم. در جریانید دیگه، چیزی که به یه فریلنسر میتونه اعتبار بده، خوشقول بودنشه. این خوشقول بودن به دست نمیاد مگر با برنامهریزیِ دقیق.
6- جهان در حال رشده،پس ما هم باید خودمون رو بروز کنیم.
مدتی که از کار کردنمون بگذره، مطمئنا احساس خواهیم کرد که جریانی در جهان اطرافمون وجود داره که باعث میشه هرروز نسبت به روز قبلش دچار تحول بشه. خبب…. اون موقع وقتشه که ما هم وارد جریان جهان بشیم و با رشدی که میکنه، همراهیش کنیم. چطوری ؟ مثلا با یادگیری مهارتهایی که تازه وارد بازار میشن و خیلی کارهای دیگه.
یادگیری مهارتهایی که پیرامون فریلنسینگ هست و یا ارتقا مهارتهامون به ما کمک میکنه که به یک فریلنسر موفق تبدیل بشیم.
7- فریلنسر خوش اخلاقی باشیم تا بتونیم باز هم پروژه بگیریم.
بعضی چیزا حین کار به دست میاد. مثلا من قبل از شروع فریلنسینگ فکر نمیکردم که رفتار، ربطی به این حرفه داشته باشه، چه برسه به اینکه بتونه تأثیر بسزایی هم روی پیشرفت این کار بذاره. چون فکر میکردم هیچوقت کارفرما رو نمیبینم.
ولی حالا که روزهام با این حرفه سپری میشه، میفهمم که اتفاقا چون کارفرما رو نمیبینم، باید رفتار حرفهای تری داشته باشم تا اون فرد، حتی وقتی با من به طور مجازی ارتباط برقرار میکنه هم بتونه اعتماد کنه و قوت قلب بگیره. همین قوت قلب گرفتن باعث میشه دوباره پروژهاش رو به ما بسپره و حتی به بقیه هم معرفیمون کنه.
8- برای کارمون بجنگیم.
همیشه از کسایی که تو کارشون موفقان شنیدیم که میگن: “برای شغلتان بجنگید.”
ولی مطمئنم که قبل از شروع کار، نمیتونیم اینو به طور کامل درک کنیم. چون طبیعتا باید چالشی رو عمیقا احساس کنیم تا بفهمیم جنگیدن یعنی چی!
ولی شرایط دشوار هر شغلی به دست خود ما تغییر میکنه. پس برای اینکه یک فریلنسر موفق بشیم بذارید یه مثال از خودم بزنم. روزای اول کاری، اگر کارفرما دستمزدم رو با تأخیر میداد، به قدری اعصابم پریشون میشد که انرژیمو برای انجام بقیه پروژه ها از دست میدادم. یا برخی مواقع، برخورد بعضی از کارفرماها اذیتم میکرد. ولی وقتی که صبور بودن رو تمرین کردم و تصمیم گرفتم که تو این مسیر بجنگم، احساس آرامش بیشتری داشتم. تازه خیلی راحتتر به کارم میرسیدم.
9- برای درآمد و مخارجمون برنامهریزی داشته باشیم.
درست همون لحظهای که داریم از پول درآوردن لذت میبریم و در لحظه هر خواستهای که داریم رو با پول برآورده میکنیم، باید حواسمون باشه. به چی؟ به اینکه ممکنه چندوقت دیگه این شرایط وجود نداشته باشه.
رو خودمون کار کنیم و تصمیم بگیریم که به برنامهریزی کردن عادت کنیم.
البته طبیعیه که اون اوایل برامون خیلی سخت و نچسب باشه ولی بعد از مدتی که روال کار دستمون بیاد، همهی جوانب مثل مدیریت پول رو تو زندگیمون پررنگتر میکنیم.
جست و جو کنید …
دستهبندی مقالات
- آموزش فریلنسینگ (23)
- سبک زندگی (5)
- کافه کاخُن (8)
- کتاب خونه (2)
- مهارتهای فریلنسری (7)
ارسال یک پاسخ