فریلنسر موفق چه کارهایی انجام می‌ده؟| 20 نکته برای موفقیت در فریلنسینگ

تو این پست، قصد داریم راجع به کار و زندگی یک فریلنسر موفق صحبت کنیم. پس اگه اول راه فریلنسینگ هستی و می‌خوای پر قدرت فعالیت فریلنسری رو شروع کنی، یا مدتیه که فریلنسر شدی ولی می‌خوای تبدیل به یک فریلنسر موفق بشی، در ادامه‌ی این مطلب به نتایج خوبی می‌رسی.

بیاید با هم سری بزنیم به نکاتی که هر فریلنسری باید بهشون توجه کنه تا تو کسب و کارش موفق بشه.

نکات قابل توجه برای تبدیل شدن به یک فریلنسر موفق

برای موفق شدن تو هر شغلی، نیاز به این داریم که یک سری نکات رو به خوبی رعایت کنیم و روی خودمون کار کنیم. باید یه جورایی خودمون رو عادت بدیم که این نکات رو به خورد زندگی‌مون بدیم و بشه بخشی از برنامه‌ی همیشگی‌مون.

برای این که تبدیل به یک فریلنسر موفق بشیم هم نیازه که خیلی موارد مختلف رو هم زمان در نظر بگیریم. دلیلش اینه که فریلنسینگ ما رو با سبک کار و سبک زندگی جدیدی رو به رو می‌کنه و ما برای این که بتونیم تو ایم کار موفق بشیم، باید این سبک کار و زندگی رو بپذیریم و خودمون رو با اون وفق بدیم.

آماده‌اید با هم بریم سراغ نکاتی که هر کدوم ما برای تبدیل شدن به یک فریلنسر موفق باید رعایت‌شون کنیم ؟

یک فریلنسر موفق ، روی یک یا چند مهارت تسلط داره

کسی که قصد داره فعالیت فریلنسری رو آغاز کنه و توی این مسیر به یک فریلنسر موفق هم تبدیل بشه، باید مهارتی که توش استعداد داره و بهش علاقه هم داره رو انتخاب کنه و اون رو به خوبی یاد بگیره. البته برای انتخاب مهارت حتما باید به نیاز روز بازار هم توجه ویژه‌ای داشته باشیم.

خب، حالا شخصی که مهارتش رو انتخاب کرد و اون رو به خوبی یاد گرفت، باید نسبت به سطح تواناییش اطمینان حاصل کنه و تلاش خودش رو بکنه تا روی مهارتش تسلط کافی رو به دست بیاره.

یک فریلنسر موفق باید به حدی روی مهارتش مسلط باشه که بتونه از پس هر پروژه و نیاز هر کارفرمایی بر بیاد.

کسایی که تا حد ابتدایی تو هر مهارتی پیش رفتن و اسم خودشون رو گذاشتن ” فریلنسر ” ، هرگز نمی‌تونن تو این حرفه به موفقیت برسن. چون بعد از گذشت مدتی، می‌بینن که نیازهای کارفرما فراتر از سطح توانایی و دانایی اون‌هاست. کارفرماها هم اگه متوجه این موضوع بشن، پروژه رو به این دسته از فریلنسرها نمی‌سپرن.

پس یکی از مهم‌ترین نکاتی که ما رو به تبدیل شدن به یک فریلنسر موفق نزدیک می‌کنه، داشتن تسلط کافی روی مهارت‌مونه.

توجه داشته باشید که در ابتدای کار روی یک مهارت کار کنید و اون رو به حد خوبی برسونید. یه وقت نبینم از این شاخه به اون شاخه بپرید. اگه شما اول یک مهارتی رو انتخاب کنید و تا یه جایی تو اون مهارت پیش برید و بعد بیخیالش بشید، فقط و فقط وقت‌تون رو تلف کردید.

بهترین کار اینه که در ابتدا یک مهارت مشخصی رو انتخاب کنید و در اون عمیق بشید و تسلط بالایی رو به دست بیارید. بعد از مدتی، اون مهارت رو گسترش بدید و مهارت‌های مکملش رو هم یاد بگیرید.

مثلا اگه کارتون رو با یادگیری نرم افزار فتوشاپ شروع کردید، سعی کنید همون رو به خوبی یاد بگیرید و مسلط بشید، بعد از مدتی کار کردن با نرم افزار ایلاستریتور رو هم شروع کنید تا بتونید نیاز تعداد بیشتری از کارفرماها رو پاسخ بدید و پروژه‌های بیشتری رو به سرانجام برسوندید.

یک فریلنسر موفق تلاش می‌کنه تا شناخته بشه

ما فریلنسرها خودمون باید به کسب و کارمون کمک کنیم تا رشد کنه. رشد کسب و کار ما فریلنسرها به این معنیه که کارفرماهای بیشتری ما رو بشناسن و پروژه‌های بیشتری به سمت‌مون بیان. خب، حالا ما چطوری باید به پروژه‌ها دسترسی پیدا کنیم و خودمون رو به کارفرماها بشناسونیم ؟

جواب این‌جاست : باید در معرض دید کارفرماها باشیم.

خب خیلی هم عالی ولی چطوری در معرض دید کارفرماها باشیم ؟ از کجا کارفرماها رو پیدا کنیم ؟

بیا این‌جا تا بهت بگم.

این روزا که در عصر دیجیتال به سر می‌بریم، راه‌های زیادی جلو پامون هست تا بتونیم با استفاده از اون طرق با افرادی که اون سر دنیا هستن هم ارتباط برقرار کنیم.

این‌جا قصد دارم یکی از این راه‌ها رو بگم.

حضور و فعالیت در شبکه‌های اجتماعی

همونطور که می‌دونید، این روزا دیگه شبکه‌های اجتماعی فقط مخصوص سرگرمی و تفریح نیستن. شبکه های اجتماعی و فضاهای مجازی تو این عصر، تبدیل به بستری برای کسب و کارهای مختلف شدن.

احتمالا خودتون هم با گشت و گذار تو شبکه اجتماعی مثل اینستاگرام دیدید که چقدر تعداد طراحان دوخت، روان‌شناس‌ها، مدلیست‌ها، کسایی که بوتیک دارن، جهانگردها، کسایی که مشغول خلق دست سازه‌ها هستن، آشپزها، بلاگرها و … زیاد شده.

ما فریلنسرها هم می‌تونیم با حضور مفید و موثر تو شبکه‌های اجتماعی مختلف، به خوبی فعالیت کنیم و بین کارفرماها نم نم شناخته بشیم.

البته قبل از هر چیزی باید تحقیق کنید و ببینید که برای رشته و تخصص شما، کدوم شبکه (های) اجتماعی مناسب تره.

مثلا برای طراحان گرافیک، شبکه اجتماعی اینستاگرام، بیهنس، دریبل و پینترست می‌تونن مناسب باشن. برای برنامه نویس‌ها علاوه بر اینستاگرام، لینکدین هم می‌تونه مناسب باشه و برای بقیه رشته‌ها هم به همین شکل.

چطوری تو شبکه های اجتماعی فعالیت کنیم

ما می‌تونیم تو شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام که امروزه مخاطبان زیادی داره، فعالیت‌های متفاوتی داشته باشیم. مثلا می‌تونیم نمونه کارهامون رو منتشر کنیم یا می‌تونیم در خصوص تخصص‌مون تولید محتوا کنیم و آموزش بدیم.

حضور مستمر و موثر خیلی مهمه.

خیلی از افراد هستن که هر روز پست و استوری منتشر می‌کنن ولی مطالب‌شون خالی از محتوای مفیده. درسته که باید به طور روزانه و موثر فعالیت داشته باشیم تا بهتر تو ذهن مخاطب‌هامون بمونیم، ولی نباید این موضوع رو هم فراموش کنیم که محتواهای ما باید تو حیطه‌ی تخصص‌مون باشن.

نه این که مثلا یو آی دیزاینر هستیم، یه روز می‌بینیم هیچ فعالیتی نداشتیم و حرفی هم برای گفتن نداریم، پس شروع کنیم به مرور عکسای نامربوط‌مون. نکنید از این کارا. حضور و فعالیت مستمر داشته باشید ولی باکیفیت.

یک فریلنسر موفق به شبکه سازی توجه می‌کنه

یکی از راه‌هایی که به ما کمک می‌کنه تا بهتر دیده بشیم و افراد بیشتری ما رو بشناسن، اینه که شبکه سازی کنیم.

یعنی با بقیه افرادی که تو رشته و تخصص ما مشغول فعالیت هستن، ارتباط برقرار کنیم و باهشون وارد رابطه‌ی کاری و تا حدی دوستانه بشیم.

مطمئنا شما یک سری فریلنسرها رو می‌شناسید که بقیه نمی‌شناسن و برعکس. با شبکه سازی، به همدیگه آشناهاتون رو معرفی می‌کنید و همین روند که طی بشه می‌بینید که چقدر دامنه افرادی که می‌شناسید بیشتر شده.

منفعت شبکه سازی چیه ؟ چطوری بهمون کمک می‌کنه که به یک فریلنسر موفق تبدیل بشیم ؟

طبیعتا با شناخت بقیه فریلنسرها و ارتباط برقرار کردن با اون‌ها، سطح دانایی‌مون بالاتر میره. چون دیگه دوست محسوب می‌شیم و می‌تونیم به راحتی با هم راجع به کار و جوانب مختلفش صحبت کنیم. بی شک اگه از این بحث‌ها به خوبی استفاده کنیم، می‌تونیم تو کارهامون عملکرد بهتری داشته باشیم.

یکی دیگه از مزایای شبکه سازی برای ما فریلنسرها اینه که می‌تونیم اوقات فراغت‌مون رو با اون‌ها سپری کنیم. حتما خیلی از شما تجربه داشتید که به خاطر فشار کار دل‌تون خواسته هیچ جایی نرید و فقط کار کنید. خود من وقتی سرم شلوغ بود و کار زیادی برای انجام دادن داشتن، با خودم می‌گفتم نمی‌ارزه برم به فلان مهمونی چون وقتم گرفته میشه و چیزی هم بر من افزوده نمیشه. اصلا از اینام بگذریم انقدر اون دسته از افرادی که فریلنسر نیستن سوال پیچ‌مون می‌کنن و تخریب شخصیتی‌مون می‌کنن که با کول باری از حس بد برمی‌گردیم خونه.

شبکه سازی و پیدا کردن دوست‌هایی که کار و زندگی‌شون تا حدودی مثل خودمونه، باعث میشه تو اوقات بیکاری یا حتی تو دورانی که گرم کار کردن هستیم، تایمی رو با اون‌ها بگذرونیم. چون هم به خوبی ما رو درک می‌کنن، هم حرف‌هایی می‌زنن که کلی میشه ازشون چیزی یاد گرفت.

یکی دیگه از مزایای شبکه سازی برای ما فریلنسرها اینه که بقیه دوستامون که تو این شبکه سازی هستن، ممکنه به بعضی کرفرماها ما رو معرفی کنن و از این طریق به پروژه‌ها و کارفرماهای بیشتری دست پیدا کنیم.

یک فریلنسر موفق ، حتما از راهنمایی‌ کسایی که تجربه دارن، به خوبی استفاده می‌کنه

بعد از این‌که وارد فریلنسینگ شدید و اطمینان حاصل کردید که تو حیطه‌ی مهارت‌تون حرفی برای گفتن دارید، سعی کنید از بقیه افرادی که مدتیه وارد این حرفه شدن کمک و راهنمایی بگیرید و اون‌ها رو چراغ راه فریلنسری‌تون بدونید.

درسته که به قول آنتونی رابینز، نویسنده و بازیگر امریکایی، “باورها و ارزش‌ها، بهترین راهنما و مشاور زندگی ما هستند.” ولی آیا همیشه باورهای ما درستن؟ آیا درباره‌ی راهی که تازه می‌خوایم واردش بشیم، همه‌چی رو می‌دونیم؟ بهتر نیست از کسی که این راه رو قبلا رفته و از پیچ و خمش با خبره کمک بگیریم ؟

مطمئنا این کار بهتره و بعد از مدتی، با تبدیل شدن به یک فریلنسر موفق ، بیشتر و بهتر این موضوع رو درک می‌کنیم.

خوبه با تعداد زیادی فریلنسر درباره حرفه‌شون، چالش‌های مسیر کاری‌شون، سبک زندگی فریلنسری و تجربیات‌شون صحبت کنیم. مطمئنا این افراد می‌تونن راه رو برامون روشن کنن.

خدا رو چه دیدی، شاید بهمون ثابت کردن که خیلی جاها بیهوده ترسیدیم و سر دوراهی قرار گرفتیم و راه رو برامون هموار تر کنن.

یک فریلنسر موفق کارهاش رو با برنامه‌ریزی پیش می‌بره

یه نفسی تازه کنید و ادامه‌ی این مطلب رو با قدرت خیلی بیشتری مطالعه کنید چون بسیار بسیار موضوع و نکته‌ی مهمیه و تبدیل شدن به یک فریلنسر موفق بدون توجه به این نکته اصلا امکان پذیر نیست.

برنامه‌ریزی… موضوعی که کل زندگی یک فریلنسر موفق حولش می‌چرخه. یه جورایی می‌شه گفت فریلنسر بدون برنامه‌ریزی مثل خونه‌ی بدون دیواره. همون‌طور که خونه بدون دیوار معنایی نداره، فریلنسر هم بدون برنامه‌ریزی بی معنیه.

یک فریلنسر موفق باید حتما همه‌ی کارهاش رو طبق برنامه‌ی مشخصی پیش ببره. حتی کارهای شخصی مثل تفریح، سفر، مهمونی و … .

ما فریلنسرها تحت نظر ارگان خاصی کار نمی‌کنیم و رئیسی بالا سرمون نداریم. پس به طور کامل شرایط برای خوش گذرونی و پشت گوش انداختن کارها و به تعویق انداختن پروژه‌ها فراهمه.

فریلنسری که از این شرایط سو استفاده می‌کنه و طبق برنامه پیش نمی‌ره، از تبدیل شدن به یک فریلنسر موفق دور می‌شه و رسما باید دنبال کار دیگه‌ای بگرده.

بریم با هم برنامه‌ریزی رو از ابعاد مختلف مرور کنیم و راجع بهشون توضیح بدیم.

مدیریت زمان و پروژه‌ها

از اون‌جایی که با ورودمون به فریلنسینگ، مدیریت تموم لحظات زندگی بر عهده‌ی خودمون قرار می‌گیره، باید تو حفظ و استفاده‌ی درست از اون کوشاتر باشیم.

این‌که مدیریت زمان تو دست خودمون باشه، می‌تونه به ما کمک کنه که با توجه به شرایط و ویژگی‌های خودمون برای تایم کار کردن و استراحت کردن برنامه‌ریزی کنیم. اما نکته این‌جاست که خیلی از فریلنسرها از این آزادی در انتخاب تایم کاری، استفاده‌ی درستی نمی‌کنن و برنامه‌ی کار و زندگی‌شون رو از نظمی که باید داشته باشه، دور می‌کنن.

خیلی از فریلنسرها با کار کردن بیش از حد، دور زندگی رو خط می‌کشن و قیدش رو می‌زنن. با این هدف که پول بیشتری در بیارن و به خواسته‌هاشون نزدیک‌تر بشن. این دسته از افراد بعد از مدتی که زندگی‌شون رو به این شکل پیش بردن، بالاخره روزی خسته می‌شن و دیگه توان قبلی‌شون رو از دست می‌دن و در بعضی موارد حتی ” کار زده ” می‌شن. یعنی دیگه رغبتی برای کار کردن ندارن.

غیر از این، اگه یک فریلنسر بدون در نظر گرفتن مدیریت زمان، تموم وقتش رو برای کار کردن صرف کنه و طی روزهای متوالی هیچ فعالیت دیگه‌ای نداشته باشه، مطمئنا کارهاش کیفیت مطلوبی نخواهند داشت.

دسته‌ی دیگه‌ای از فریلنسرها هم هستن که می‌بینن کسی تعیین نمی‌کنه براشون که چه موقعی و یا اصلا چقدر کار کنن. بعد تصمیم می‌گیرن فعلا به کارهای دیگه‌شون مثل رفتن به سینما، گپ و گفت با رفقا، سفر رفتن و بقیه کارهای فان و تفریح رسیدگی کنن و بعد که اون کارها تموم شدن، تازه برن سراغ انجام دادن پروژه‌ها.

این دسته هم باید فکر تبدیل شدن به یک فریلنسر موفق رو از ذهنش دور کنه چون فریلنسری که انجام دادن پروژه‌ها رو می‌ذاره تو اولویت‌های آخر، مطمئنا جدیتی تو کارش نداره.

پس در کل برای این‌که تا حدودی به موفق شدن در فریلنسینگ نزدیک‌تر بشیم، باید اول از همه به برنامه ریزی برای زمان‌مون توجه کنیم.

به اندازه و با تمرکز بالا کار کنیم، به اندازه و به وقتش تفریح کنیم و حواس‌مون به مدیریت امور مختلف باشه.

نکته‌ی مهم دیگه‌ای که وجود داره، مدیریت پروژه‌هاست. هنگام گرفتن پروژه‌های جدید باید دقت کنیم که آیا از پس اون برمیایم ؟ آیا زمان کافی برای انجامش رو داریم ؟ آیا توانایی این رو داریم که به نحو احسن پروژه رو به نتیجه برسونیم و کارفرما رو راضی نگه داریم ؟ و … .

توجه به این موضوع باعث میشه که ما بیش از حد سرمون رو گرم کار نکنیم و برنامه‌مون رو به هم نریزیم. هم‌چنین، کمک‌مون می‌کنه که منطقی‌تر پروژه‌ها رو قبول کنیم.

مدیریت زندگی و کارهای شخصی

زندگی یک کارمند رو تصور کنید… تو ایران حدودا ساعت 30 : 07 تو محل کارشون حاضر می‌شن و بسته به ارگانی که داخلش کار می‌کنن، تا ساعت مشخصی ( اکثرا تا ساعت 30 : 14 ) کار می‌کنن و بعد از اون به زندگی شخصی‌شون می‌تونن رسیدگی کنن تا فردا صبح که دوباره برن سر کار.

اما ما فریلنسرها زمان مشخصی برای کار کردن و رسیدگی به زندگی شخصی نداریم. یعنی کسی برامون تعیین نکرده. پس، ما باید با توجه به ویژگی‌های خودمون برنامه‌ی دقیقی رو برای مقدار کار کردن و ساعات شروع و اتمام کارمون ایجاد کنیم. نکته‌ی مهم تو برنامه‌ریزی، پایبند بودن به اونه. باید برنامه‌ای داشته باشیم که بتونیم همیشه بهش عمل کنیم و وفادارش باشیم.

چیزی که خیلی از ما فریلنسرها بهش توجه زیادی نداریم، اوقاتیه که باید برای خودمون صرف کنیم. اوقاتی که فکرمون رو از کار و پروژه‌ها و چالش‌هایی که داریم، خالی کنیم و مشغول چیزایی بشیم که روح‌مون رو جلا می‌دن و باعث می‌شن با انرژی بیشتری برگردیم به سمت ادامه‌ی کار.

این رو یادتون باشه، یک فریلنسر موفق کسی نیست که فقط پشت سر هم کار کنه و فرصتی برای تنفس در اختیار خودش قرار نده. یک فریلنسر موفق کسیه که در حد توانش کار کنه و حواسش به زندگی و کارهای شخصی‌اش هم باشه. به اصطلاح، بین کار و زندگیش مرزی ایجاد کنه و این دو رو متعادل نگه داره.

خیلی از فریلنسرها فکر می‌کنن تفریح و دور شدن از کار (حتی به اندازه‌ی معقول) به معنای وقت تلف کردنه. اون‌ها غافل از این هستن که در اکثر مواقع وقتی استراحتی به خودمون می‌دیم، ناخودآگاه خیلی از سوالات و چالش‌هایی که تو کارمون بودن حل می‌شن و جواب‌شون راحت‌تر به ذهن‌مون می‌رسن.

در صورتی که وقتی فقط مشغول کار هستیم، از یک جایی به بعد مغزمون قفل میشه و بی شک کیفیت کارمون میاد پایین‌تر.

شاید باورتون نشه و حتی براتون مسخره به نظر بیاد ولی برای تبدیل شدن به یک فریلنسر موفق ، لازمه کمی قید کار رو بزنید. البته دقت کنید : کمی !

باید سعی کنیم حتما ورزش و فعالیت فیزیکی رو تو برنامه‌ی روزانه‌مون بگنجونیم، تایمی رو برای ارتقا خودمون تو زمینه‌ی تخصص‌مون و کارهایی که بهشون علاقه داریم خالی کنیم و هم‌چنین با بقیه افراد ارتباط برقرار کنیم تا از منزوی شدن جلوگیری کنیم.

یک فریلنسر موفق خودش رو بروز نگه می‌داره

همون‌طور که می‌دونید، ما فریلنسرها تو بستر آنلاین کار می‌کنیم. این روزها فکی می‌کنم زمینه و بستری که بیشتری رشد رو داره، همین بستر آنلاینه. با نگاهی به چند سال اخیر متوجه می‌شیم که تو زمینه‌ی دیجیتال مارکتینگ چه اتفاق‌های جدیدی رخ داده و چه کارهای نو و دست نخورده‌ای وارد بازار کار آنلاین شدن.

مطمئنا وقتی که مدتی از کار کردن‌مون بگذره، این احساس رو خواهیم داشت که جریانی در جهان اطراف‌مون وجود داره که باعث می‌شه هر روز نسبت به روز قبلش دچار تحول بشه. خبب…. اون موقع وقتش رسیده که ما هم  وارد جریان جهان بشیم و با رشدی که می‌کنه، همراهی‌اش کنیم.

چطوری ؟ مثلا با یادگیری مهارت‌هایی که تازه وارد بازار می‌شن، با ارتقا مهارت یا مهارت‌های که الآن باهشون سر و کار داریم، با تکمیل مهارت‌هامون و خیلی کارهای دیگه.

یادگیری مهارت‌هایی که پیرامون فریلنسینگ هست و یا ارتقا مهارت‌هامون به ما کمک می‌کنه که به یک فریلنسر موفق تبدیل بشیم و روز به روز به تعداد کارفرماهامون افزوده بشه.

یک فریلنسر موفق هدفش درآمد بالا نیست

اگه با چندین فریلنسر صحبت کنید و ازشون بپرسید که درآمدشون در ابتدای کار چقدر بوده، قطعا متوجه می‌شید که در شروع فریلنسینگ درآمد بالایی دستگیر فریلنسرها نمیشه.

چون شما باید در ابتدا شناخته بشید تا کارفرماها شما رو پیدا کنن و پروژه‌هاشون رو بهتون بسپرن. برای این شناخته شدن، باید از یه جایی کار رو استارت بزنید. از اون‌جایی که شما تازه کار هستید و تجربه‌ی زیادی ندارید، کارفرماها راغب نیستن که پروژه‌شون رو به شما بسپرن ولی شروع کارتون می‌تونه اینطور باشه که به کارفرماها پیشنهاد بدید و پروژه‌هاشون رو با قیمت نسبتا پایین‌تری به انجام برسونید.

باید تا مدتی به این شیوه کار کردن ادامه بدید و پروژه‌ها رو به نتیجه برسونید تا تجربه‌تون بالا بره و نمونه کار بسازید. این روند ممکنه مدتی طول بکشه و شما مطمئنا تو این دوره (شروع فریلنسینگ) نمی‌تونید به اون درآمدی که آرزوش رو دارید، برسید.

البته این موضوع فقط برای فریلنسرهای تازه کار نیست. هر فریلنسری باید هدفش رو ” با کیفیت کار کردن، خوش قول بودن، لذت بردن از کار و حل کردن مسئله‌ی کارفرما ” قرار بده تا بتونه همیشه پر انرژی کار کنه. فریلنسر موفق کسیه که به این موضوعات بها بده و دنبال کسب درآمد بالا نباشه.

می‌دونید چرا ؟ چون اگه هدفش پول باشه، در همون اول مسیر با نرسیدن به چیزی که فکرش رو می‌کرده دلسرد میشه و دلش نمی‌خواد به کار ادامه بده. ولی اگه هدفش چیزهای دیگه مثل مواردی که کمی بالاتر گفتم باشه، هیچ‌وقت از کار کردن خسته نمیشه.

یادتون نره. یک فریلنسر موفق و خفن، صبوری به خرج میده و بعد از مدتی کار کردن، به درجات خوبی می‌رسه.

یک فریلنسر موفق مهارتش رو ارتقا میده

خب خب خب … این قسمت به درد کسایی می‌خوره که می‌خوان تبدیل به یک فریلنسر موفق بشن و رقبا رو کنار بزنن.

این روزا تعداد فریلنسرها روز به روز داره بیشتر و بیشتر میشه. تقریبا تو همه‌ی تخصص‌ها تعداد زیادی فریلنسر مشغول کار هستن. تو این شرایط، رقابت بین فریلنسرها برای گرفتن پروژه زیاد میشه چون کارفرماها به دنبال فریلنسری می‌گردن که بتونه همه‌ی نیازهای کارفرما رو برآورده کنه و پروژه رو به خوبی انجام بده.

فریلنسری که مدت کوتاهی رو برای یادگیری مهارت صرف کرده و دیگه سمت ارتقا اون نرفته، نباید منتظر باشه که کارفرماها پروژه‌هاشون رو بهش بسپرن. چون مطمئنا فریلنسرهایی هستن که تو همون رشته پیوسته در حال ارتقا مهارت و تخصص‌شون باشن و سطح دانایی و توانایی‌شون رو بالاتر ببرن.

کارفرماها هم این دسته از فریلنسرها رو انتخاب می‌کنن چون به تخصص اون‌ها اطمینان بیشتری دارن.

خوبه که کنار کار و تفریحات‌مون، زمانی رو هم برای ارتقا مهارت‌هامون خالی کنیم و با بالا بردن سطح‌مون، کارفرماهای بیشتری رو جذب کنیم و رفته رفته تبدیل به یک فریلنسر موفق بشیم.

یک فریلنسر موفق ، رفتار خوبی با کارفرما داره

بعضی چیزا حین کار به دست میاد. مثلا من قبل از شروع فریلنسینگ فکر نمی‌کردم که رفتار، ربطی به این حرفه داشته باشه، چه برسه به اینکه بتونه تأثیر بسزایی هم روی پیشرفت این کار بذاره. چون فکر میکردم هیچوقت کارفرما رو نمی‌بینم و ارتباط خاصی باهش ندارم.

ولی حالا که روزهام با این حرفه سپری می‌شه، می‌فهمم که اتفاقا چون کارفرما رو نمی‌بینم، باید رفتار حرفه‌ای تری داشته باشم تا اون فرد، حتی وقتی با من به طور مجازی ارتباط برقرار می‌کنه هم بتونه اعتماد کنه و قوت قلب بگیره. همین قوت قلب گرفتن باعث می‌شه دوباره پروژه‌اش رو به ما بسپره و حتی به بقیه هم معرفی‌مون کنه. در نتیجه، هم خودمون حس می‌کنیم که داریم تبدیل به یک فریلنسر موفق می‌شیم، هم کارفرماها به این نکته دست پیدا می‌کنن.

بیاید یک عادتی رو در خودمون ایجاد کنیم. وقتی که با کارفرمایی وارد تعامل می‌شیم، فکر کنیم این فرد تنها کارفرماییه که ما داریم. باید تصور کنیم که همین یک کارفرما تو دست‌مونه پس باید همه جوره باهش کنار بیایم.

با این کار، عادت می‌کنیم که همیشه کارفرماها رو درک کنیم و تو شرایطی که اذیت‌مون می‌کنن، ما کوتاه بیایم و هیچ جوره از دست‌شون ندیم.

یک فریلنسر موفق برای کارش می‌جنگه

همیشه از کسایی که تو کارشون موفق‌ان شنیدیم که میگن: “برای شغلتان بجنگید.”

ولی مطمئنم که قبل از شروع کار، نمی‌تونیم اینو به طور کامل درک کنیم. چون طبیعتا باید چالشی رو عمیقا احساس کنیم تا بفهمیم جنگیدن یعنی چی!

ولی شرایط دشوار هر شغلی به دست خود ما تغییر می‌کنه. پس برای این‌که یک فریلنسر موفق بشیم، باید در صورت مواجه شدن با هر چالشی، شروع کنیم به جنگیدن باهش تا جایی که به اون چیزی که می‌خوایم، برسیم.

بذارید یه مثال از خودم بزنم. روزای اول کاری، اگر کارفرما دستمزدم رو با تأخیر می‌داد یا وقتی ایده‌های غیر ممکنی رو وارد پروژه می‌کرد، به قدری اعصابم پریشون می‌شد که انرژی‌ام رو برای انجام بقیه پروژه ها از دست می‌دادم. یا برخی مواقع، برخورد بعضی از کارفرماها اذیتم می‌کرد.

ولی بعد از مدتی قبول کردم این‌ها جزئی از کار من محسوب می‌شن و باید برای حل‌شون به دنبال راهی بگردم. با کمک گرفتن از بقیه دوستام که تو همین زمینه مشغول کار بودن و تمرین و امتحان کردن، به نتایج عالی‌ای رسیدم. در کنار همه‌ی این کارها، صبور بودن رو تمرین کردم و تصمیم گرفتم که تو این مسیر بجنگم.

بهتون پیشنهاد می‌کنم شما هم وقتی با مشکلی تو کارتون مواجه می‌شید که اذیت‌تون می‌کنه، مقابلش بایستید و بجنگید. اون موقع‌ست که احساس آرامش بیشتری می‌کنید و خیلی راحت‌تر می‌تونید به کارهاتون رسیدگی کنید.

امیدوارم با خوندن این مقاله، یک قدم به تبدیل شدن به یک فریلنسر موفق نزدیک‌تر شده باشید.

مخلص

به اشتراک گذاشتن این نوشته در:

ارسال یک پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

توئیتر

یوتوب

اینستا

توئیتر

یوتوب

اینستا