ورود به فریلنسینگ چگونه است | 3 تفاوت فریلنسر شدن با سایر مشاغل

توسط: پریا میرزائی
- 11 آذر 1399
- 0 نظر
- لایکبرخلافلایک
- 6318 نمایش
تعریفی کلی از فریلنسینگ :
فریلنسینگ، نوعی از کار کردنه و افراد دارای مهارت میتونن به این شیوه مشغول کار بشن. شما برای ورود به فریلنسینگ حتما باید در یک مهارت خاصی، تخصص داشته باشید و بدون اینکه تحت نظر ارگانی باشید، به صورت پروژهای کار کنید.
به افرادی که دارای مهارت هستن و نمیخوان برای ارگان خاصی کار کنن و خواهان پروژهای کار کردن هستن، فریلنسر میگیم. فریلنسرها پروژههای کارفرماها رو انجام میدن و به صورت کوتاه مدت یا در صورت تمایل، به صورت بلند مدت با اونها در تعامل هستن. پس برای اینکه فریلنسرها بتونن نیازهای کارفرماها رو به راحتی و به طور کامل پاسخ بدن، نیازه که روی مهارتشون کاملا مسلط باشن.
البته منظورمون از مهارت، هر مهارتی نیست. منظورمون مهارت هایی هستن که علاوه بر انجام شدن به صورت سنتی و آفلاین، قابلیت آنلاین انجام شدن هم داشته باشن. چون این حرفه به فریلنسرها این اختیار رو میده که از راه دور و غیر حضوری با کارفرماهاشون در ارتباط باشن.
اصلا خیلی از فریلنسرها ورود به فریلنسینگ رو به همین خاطر انتخاب میکنن تا دایرهی کارفرماهاشون گستردهتر بشه و بتونن با ورود به فریلنسینگ پروژههای بیشتری رو از سراسر دنیا بگیرن و انجام بدن.
پس مهارتی که ثمرش یک کالای فیزیکی باشه، در فریلنسینگ عملا بی کاربرده. در واقع فریلنسینگ کمک میکنه تا هر فردی که مهارت آنلاینی داره، بدون مرز کار کنه و از جاهای مختلف پروژه بگیره.
بذارید با یک مثال این موضوع رو براتون شفاف تر کنم.
فرض کنید تخصص شما طراحی لوگو هست. شما میتونید لوگو رو در هر مکانی که هستید، داخل سیستم تون طراحی کنید و به صورت آنلاین برای مشتری، یا بهتره بگم برای کارفرماهاتون، بفرستید. همون طور که میدونید، به این روش کار کردن می گن “دورکاری”. فریلنسینگ هم تقریبا همین معنی رو میده .
این حرفه به شما این فرصت رو میده که هر زمان، هرجا، هرقدر و برای هر فردی کار کنید. اون هم تو حیطهی مهارتی که تخصصش رو دارید و بهش علاقه مند هستید. چون دیگه زیر نظر فرد یا ارگان خاصی کار نمیکنید، دیگه صبح علی الطلوع نیازی نیست کارت بزنید، دیگه مجبور نیستید تو یک چهاردیواری خسته کننده و تکراری کار کنید .
ورود به فریلنسینگ دقیقا به شما آزادی حین کار رو هدیه میده و باعث میشه خودتون برای کار و زندگیتون تصمیم بگیرید.
حالا بریم سراغ بحث اصلیمون .
ورود به فریلنسینگ به چه صورته ؟
ورود به فریلنسینگ شاید با ورود به بقیه مشاغل کمی متفاوت باشه. البته کمی بیشتر از کمی !
فریلنسرها برای شروع فعالیت فریلنسریشون باید یک سری مسیرها رو طی کنن که قطعا مسیرهای منطقیتری هستن نسبت به مسیر ورود به بقیه مشاغل.
مثلا :
1. ورود به فریلنسینگ نیازمند داشتن مهارته
قبل از ورود به فریلنسینگ ، افراد حتما حتما باید بتونن حداقل در یک مهارت بسیار عالی عمل کنن و مطمین باشن که خواستههای کارفرماها رو میتونن به خوبی متوجه بشن و اونها رو براورده کنن .
اصلا شروع این حرفه بدون داشتن مهارت معنایی نداره چون روند کاری فریلنسینگ هول همین مهارتها میگرده .
پس لازمهی ورود به فریلنسینگ، متخصص بودن در حداقل یک مهارت خاص هست.
در صورتی که برای کار کردن تو خیلی حیطههای دیگه، اصلا ” مهارت داشتن ” ملاک نیست. این در حالیه که خیلی از افرادی که مهارتی دارن، علاقه دارن تو همون زمینه کار پیدا کنن و درآمد کسب کنن. این دسته از افراد میتونن با ورود به فریلنسینگ ، دستی به سر و روی مهارتهای مورد علاقهشون بکشن و از همون طریق وارد بازار کار بشن.
2. ورود به فریلنسینگ نیازمند تسلط روی مهارتهای جانبی این حرفهست
فریلنسرها باید بدونن که با ورود به فریلنسینگ، علاوه بر اینکه باید یک مهارت اصلی داشته باشن، الزامیه که روی مهارتهای جانبی فریلنسینگ هم کار کنن و خودشون رو تو اون زمینهها تقویت کنن. چون فریلنسینگ مجموعه ای از مهارتهاست و اگه فریلنسرها یکی از اونها رو نادیده بگیرن، ممکنه دار فریلنسینگ رو وداع بگن.
از جمله این مهارتها میشه اشاره کرد به :
2-1 مهارت مدیریت زمان فریلنسرها :
فریلنسرها به این خاطر که با ورود به فریلنسینگ ، زمان کار کردنشون دست خودشونه و هر زمانی که اراده کنن، میتونن مشغول کار بشن، خیلی وقتا دچار مشکل میشن. چون یا برای اینکه پول بیشتری دربیارن، بیش از حد کار میکنن و به خودشون آسیب وارد میکنن، یا فکر میکنن کسی بالا سرشون نیست که به زور اونها رو وادار به کار کردن کنه، پس میرن سراغ تفریح و دچار اهمال کاری میشن!
در صورتی که مدیریت زمان فریلنسرها اینجا به کار میاد و به اونها کمک میکنه تا هم به زندگیشون رسیدگی کنن و هم به کارشون.
2-2 مهارت مدیریت مالی فریلنسرها :
یکی از مزایای فریلنسینگ اینه که درآمد فریلنسرها مقدار ثابتی نیست و فرد دیگه ای اون رو تعیین نمیکنه. تنها کسی که میزان درآمد فریلنسرها رو مشخص میکنه، خود اونها هستن. هر فریلنسری میتونه با گرفتن تعداد پروژهی معقول و مناسب خودش (نه زیاد و نه کم) به درآمد خوبی برسه و خودش مشخص کنه که در ماه چقدر درآمد داشته باشه.
البته این موضوع برای خیلی از فریلنسرها از جمله معایب فریلنسینگ به حساب میاد چون بعضی افراد دوست دارن بدون این که زحمت زیادی بکشن، هر ماه مبلغ ثابتی به حسابشون واریز بشه و بعضی از فریلنسرها هم ممکنه با ورود به فریلنسینگ فکر کنن دیگه آزادن و زوری بالا سرشون نیست و به طور جدی پروژه نگیرن.
بگذریم، این که درآمد فریلنسرها ثابت نیست و میزان درآمدشون متناسب با مقدار تلاشیه که میکنن، ممکنه باعث بشه در ماه های مختلف، درآمد متعادلی نداشته باشن.
چون طبیعیه که بعضی اوقات به هر دلیلی نتونن زیاد کار کنن، یا برعکس، گاهی اوقات بیش از حد معمول کار کنن. پس توجه به مدیریت مالی فریلنسرها باید مورد توجه قرار بگیره تا در مواقع بحرانی که درآمد زیادی ندارن، تو زمینهی اقتصادی دچار مشکل نشن.
2-3 مهارت مذاکره فریلنسرها :
ما با ورود به فریلنسینگ ، باید خودمون رو برای تعاملات فراوانی آماده کنیم. از ابتدا که ما به عنوان فریلنسر با کارفرما آشنا میشیم، تا عقد قرارداد و بحث سر جزئیات کار، تماما نیازمند ایجاد یک تعامل خوب و سازنده هستیم تا در آخر، هم خود ما فریلنسرها و هم کارفرما ها از پروژهی به ثمر رسیده و تعاملی که داشتیم، راضی باشیم.
خوب بودن یا نبودن تعامل، به میزان خیلی زیادی بستگی به نحوهی مذاکرهی فریلنسرها داره. اگر فریلنسرها تو این زمینه کوتاهی کنن، ممکنه کارفرماهای زیادی رو از دست بدن و رفته رفته بقیه رقبا جاشون رو تو فریلنسینگ بگیرن.
غیر از اینها، مهارتهای دیگری هم هستن که دونستن شون برای هر فریلنسری ضروریه، مثل: مهارت مدیریت رسانه، مهارت مدیریت پروژه و … که نام بردن و توضیح دادن همهی اونها از حوصلهی این مقاله به دوره. بعدها در مقالههای جداگانه راجع به هر کدوم بیشتر صحبت میکنیم.
3. ورود به فریلنسینگ نیازمند نمونه کاره
روز به روز به تعداد فریلنسرها داره افزوده میشه و رقابت بین اونها سر گرفتن پروژه هم طبیعتا بیشتر میشه. دلیلش هم اینه که وقتی کارفرما برای برون سپاری پروژهاش به دنبال فریلنسر میگرده، برخلاف گذشته که با تعداد کمی فریلنسر مواجه میشده و انتخابش محدود بوده، این روزا با تعداد خیلی زیادی از فریلنسرها رو به رو میشه و گزینههای زیادی برای انتخاب داره.
فریلنسرها برای این که تو این رقابت دیده بشن و کارفرماها نسبت به سطح کیفیت کار اونها بیشتر آگاه بشن و به درستی فریلنسرها رو انتخاب کنن، باید نمونه کارهایی از خودشون رو در معرض دید دیگران قرار بدن.
این نمونه کارها میتونه پروژههایی باشه که برای کارفرماهای قبلی انجام دادن، و یا اگه فریلنسر تازه کار هستن، میتونن پروژههایی رو خودشون ایجاد کنن، به اصطلاح پروژه فرضی بسازن و با انجام دادن اونها، بعدها اونها رو جزو نمونه کارهاشون قرار بدن. غیر از اینها، فریلنسرها میتونن تمرینهایی که در گذشته (در حین یادگیری مهارت) انجام دادن رو هم به عنوان نمونه کار در نظر بگیرن.
4. قبل از ورود به فریلنسینگ ، صحبت کردن با بقیه فریلنسرها مفید واقع میشه
خیلی از ما ها در برابر شنیدن نظرات بقیه و یا توصیه هاشون، جبهه میگیریم و فکر میکنیم خودمون به همهی مسیر آگاهیم.
در حالی که قبل ازشروع هر کاری، به خصوص قبل از ورود به فریلنسینگ که حرفهی نوپایی هست، نیازه که نسبت به خیلی از جوانب این حرفه اطلاعات بیشتری داشته باشیم و به قولی نقشهی راه رو از قبل بدونیم .
چون فریلنسینگ همهی ابعاد مختلف کار رو روی دوش خودمون میذاره و یه جورایی میشه گفت مسئولیت همه کارها رو میندازه گردن خود ما فریلنسرها.
پس چه خوب که از راهنمایی هیچ فرد با تجربه ای نگذریم و از توصیههاشون نهایت استفاده رو ببریم.
تفاوتهای بین ورود به فریلنسینگ و بقیه مشاغل :
از اون جایی که فریلنسینگ با بقیه مشاغل تفاوتهای زیادی داره، بی شک ورود به این حرفه هم با بقیه مشاغل و حرفهها متفاوته.
این تفاوتها عبارتاند از :
1. عدم نیاز به سابقه کار
برای ورود به خیلی از مشاغل، بالا سری ها و مدیران قبل از هر چیزی ازمون سابقه کار میخوان. من به شخصه متوجه این قضیه نمیشم. یعنی افرادی که سابقه کار خوبی داشته باشن، پیشرفت میکنن و همه جا خواهانشون هستن؟
بعد اون افرادی که سابقه کار ندارن و تازه میخوان وارد کسب و کار بشن، باید به خاطر نداشتن سابقه کار به بن بست بخورن؟ خب تا کی؟ این چرخهی بی معنیای که به وجود میاد دقیقا کی و کجا از بین میره؟
بی خیال … یک نفس عمیق بکشید !
بیایم سر بحث فریلنسریمون. داشتم می گفتم که برای ورود به فریلنسینگ حتما نباید سابقه کار داشته باشی. البته اگه سابقه کار خوبی داشته باشی احتمالا کارفرماها راحتتر بهت اعتماد میکنن، ولی تنها راه جلب اعتماد کارفرماها و گرفتن پروژه، داشتن سابقه کار نیست و هر فردی بدون داشتن سابقه کار هم میتونه فریلنسر بشه.
همون طور که تو بخش قبلی هم گفتم، نمونه کار میتونه کار ما رو به خوبی در معرض نمایش قرار بده و کارفرماها رو به سمتمون بکشونه.
2. شروع فریلنسینگ کم هزینهست :
ورود به خیلی از مشاغل، نیازمنده سرمایهی اولیه هست که خیلیها از پسش بر نمیان و متاسفانه بعضیهاشون دست از اون کار میکشن.
این در حالیه که فریلنسینگ نیاز به سرمایه اولیه نداره. محیط کار فریلنسرها که میتونه هرجایی که دلشون میخواد، باشه. وسایل مورد نیازشونم که هرچی باشه، احتمالا حین یادگیری اون مهارت خریداری کردن. از اون جایی که فریلنسرها میتونن تو خونه دفتری هاشون کار کنن، پس هزینهی رفت و آمدشون هم به حداقل میرسه.
3. فریلنسینگ دست روی مهارتهایی میذاره که از قبل یاد گرفتیم :
ما با ورود به خیلی از مشاغل، مهارتهایی که از قبل یاد گرفتیم و برای متخصص شدن توی اونها زحمت کشیدیم رو به اجبار میبوسیم و میذاریم کنار و میریم سراغ کاری که کوچکترین ربطی به مهارت مورد علاقهمون نداره.
این موضوع، کم آزاری به ما آدما نمیرسونه. تصور کن بیشتر روز رو مشغول کاری باشی که اصلا ربطی به راهی که رفتی و بهش علاقه داری، نداره.
فریلنسینگ میتونه توی رهایی ما از این قضیه خیلی کمک کننده واقع بشه چون از همون ابتدا تا انتها ما رو در کنار مهارتهای مورد علاقهمون نگه میداره.
این ها تنها قسمت کوچکی از تفاوتهای بین ورود به فریلنسینگ و بقیه مشاغل بود که براتون نوشتم، چون دنیای فریلنسری دنیای نوپا و جدیدیه که با سیاست بقیه مشاغل فرسنگها فاصله داره.
جست و جو کنید …
دستهبندی مقالات
- آموزش فریلنسینگ (58)
- سبک زندگی (5)
- کافه کاخُن (16)
- کتاب خونه (3)
- مهارتهای فریلنسری (8)
آخرین نوشته ها …
متن بیو برای کسب و کار فریلنسرها چرا و چقدر مهم است؟
29 خرداد 1402اخطارهای فریلنسری | 11 هشدار برای فریلنسرها
21 خرداد 1402
ارسال یک پاسخ