فریلنسینگ یا آزادکاری چیست و به چه کسانی فریلنسر می‌گن؟

فریلنسینگ (آزادکاری) چیست و فریلنسر کیست؟

امروزه با پررنگ‌تر شدن حضور تکنولوژی در زندگی‌مون، خیلی از نیازهای روزمره‌ی ما از طریق استفاده از تکنولوژی برطرف می‌شه. علاوه بر این‌ها، تکنولوژی روی شغل خیلی از افراد هم تاثیر گذاشته. حرف فریلنسر و فریلنسینگ همین‌جا پیش میاد.

اگه راجع به فریلنسینگ اطلاعات زیادی ندارید، الآن هم برای بالا رفتن آگاهی‌تون دیر نیست. شاید با شنیدن حرف‌هامون، تصمیم بگیرید که شما هم فریلنسر بشید.

فریلنسینگ چیست ؟

میشه گفت فریلنسینگ یا همون فریلنسرینگ نوع جدیدی از کار کردنه. یا شاید بهتر باشه بگیم فریلنسینگ یک روشی برای کار کردنه و مخصوص افرادیه که مهارتی دارن. چه مهارتی؟ مهارتی که به صورت آنلاین هم قابلیت انجام شدن و ارسال برای کارفرما رو داشته باشه. مهارت‌هایی مثل شاخه‌های مختلف برنامه‌نویسی، طراحی گرافیک، مترجمی، تولید محتوا و … . خدماتی که فریلنسرها به کارفرماها میدن، یک کالای فیزیکی نیست بلکه یک خدمتی هست که به صورت آنلاین در اختیار کارفرماها قرار می‌گیره.

فعالیت به صورت فریلنسینگ یعنی دست مهارت‌هایی که داری رو بگیر. اون‌ها رو در بستر آنلاین ارتقا بده و به صورت غیر حضوری و آنلاین، پروژه‌های کارفرماهای مختلفی رو قبول کن و انجام بده ( بدون این‌که تحت نظر ارگان خاصی باشی ).

شیوه‌ی کار کردن به صورت فریلنسینگ به ما این امکان رو میده که با کارفرماهای مختلفی به طور پروژه‌ای کار کنیم و محدود به یک کارفرمای خاص نباشیم. به علاوه، وقتی به صورت فریلنسری کار کنیم، مجبور نیستیم حضور فیزیکی در محل کارمون داشته باشیم. چون کار به صورت فریلنسینگ طوریه که می‌تونیم هرجایی انجامش بدیم و فقط نتیجه‌ی کارمون مهمه.

اگه یه نگاهی به آدمای اطراف‌مون بیندازیم، می‌بینیم کم نیستن افرادی که کوهی از مهارتن و تازه می‌خوان شروع به کار کنن ولی جایی رو برای کار کردن پیدا نمی‌کنن. در واقع، ارگانی اون‌ها رو جذب نمی‌کنه چون سابقه کار ندارن. خب فریلنسینگ دقیقا مناسب همین افراده، تا بدون وابستگی به ارگان خاصی، از مهارت‌هایی که دارن، استفاده کنن و وارد کسب و کار آنلاین بشن. با این کار، این افراد به شغل دل‌خواهشون می‌رسن. اونم به صورت دورکاری!

فریلنسر کیست ؟

فریلنسر فردی‌ست دارای مهارت، ( همون‌طور که اول اشاره کردم، مهارتی که قابلیت آنلاین انجام شدن رو داشته باشه ) که ترجیح می‌ده به جای این‌که تحت نظر ارگان خاصی باشه، به طور مستقل کار کنه و پروژه‌ی کارفرماهای مختلفی رو به صورت آنلاین به انجام برسونه. یک فریلنسر ، با استفاده از مهارتی که داره، برای کارفرماهای مختلف از سرتاسر دنیا کار می‌کنه. کارش وابسته به هیچ آقا بالاسری نیست و مسئولیت همه‌ی جوانب کار و زندگیش، پای خودشه.

کسی که فریلنسر شدن رو انتخاب می‌کنه، یعنی آماده‌ست که بدون هیچ مرزی، از هرکجای دنیا کارفرماها رو پیدا کنه و به صورت پروژه‌ای کارشون رو به انجام برسونه. فریلنسینگ این امکان رو به فریلنسرها میده تا هم بتونن به صورت تمام وقت مشغول کار باشن و هم به صورت پاره وقت در کنار شغل دیگه‌ای مشغولش باشن.

فریلنسرها به خوبی درک کردن که تغییر دادن سبک کاری، می‌تونه باعث تغییر سبک زندگی هم بشه. پس با آوردن آزادی تو کارشون، اون رو به خوشایندترین بخش زندگی‌شون تبدیل کردن و تاثیرش رو هم روی زندگی دیدن.

چهار مرحله‌ی کلی فریلنسر شدن

خوبه تا این‌جا که اومدید بهتون بگیم که اصلا چطوری میشه فعالیت فریلنسری‌مون رو آغاز کنیم و چه مراحلی رو باید طی کنیم تا بتونیم وارد فریلنسینگ بشیم.

به طور خلاصه این‌جا براتون توضیح می‌دیم تا چراغ راهی باشه براتون.

مطمئن بشیم که فریلنسینگ برامون مناسبه

شاید کمتر کسی این مرحله رو جدی بگیره ولی بهتون پیشنهاد می‌کنم که شدیدا به این مرحله توجه کنید. اگه محتوای این پست رو تا انتها مطالعه کنید، متوجه می‌شید که فریلنسینگ یک سری ویژگی‌ها داره که ممکنه برای همه مناسب نباشه. پس لازمه که قبل از ورودتون به فریلنسینگ به خوبی تحقیق کنید و اصلا ببینید این نوع کار کردن با روحیات‌تون سازگار هست یا نه.

پیشنهاد ما اینه که با افرادی که مدتیه مشغول فعالیت فریلنسری هستن صحبت کنید و ازشون بخواید که یک از صبح تا شب‌شون رو براتون تعریف کنن. هم‌چنین، ازشون بخواید که فراز و نشیب‌های فریلنسینگ رو بهتون بگن و در کل راجع به همه‌ی موضوعات و حواشی این شیوه‌ی کار کردن اطلاعات زیادی رو در اختیارتون قرار بدن.

یا مثلا می‌تونید با مطالعه‌ی مقالاتی که تو این زمینه بحث کردن، نکات مهمی رو متوجه بشید و خیلی راه‌های دیگه که می‌تونید از طریق‌شون سطح آگاهی‌تون رو راجع به فریلنسینگ بالاتر ببرید.

بعد از این‌که دیدید فریلنسینگ براتون مناسبه و می‌تونید به عنوان یک فریلنسر مشغول کار بشید، برید سراغ قدم بعدی که در ادامه می‌خوام بهتون بگم.

اگه مهارتی نداریم، یاد بگیریمش

در این‌جا، آدم‌ها به سه دسته‌ی کلی تقسیم می‌شن. دسته‌ی اول : افرادی که مهارت و تخصص دارن و روش مسلط هم هستن. دسته‌ی دوم : افرادی که مهارت دارن ولی سطح متوسطی دارن و دسته‌ی سوم، افرادی هستن که هنوز مهارتی رو انتخاب و شروع به یادگیری نکردن.

دسته‌ی اول که روی مهارت‌شون کاملا مسلط هستن، طبیعتا از این مرحله گذر می‌کنن و خیال‌شون بابت این موضوع راحته. دسته‌ی دوم که در سطح و لول متوسطی قرار دارن، باید حتما روی مهارت‌شون کار کنن و اون‌ها هم خودشون رو به سطح بالایی برسونن تا بتونن هر پروژه‌ای که کارفرماها ایجاد می‌کنن رو انجام بدن و همه‌ی نیازهای کارفرماها رو پاسخ بدن.

و اما دسته‌ی سوم… این دسته از افراد، باید سعی کنن بهترین و مناسب‌ترین مهارت رو برای خودشون انتخاب کنن تا بتونن وارد بازار کار فریلنسینگ بشن.

موضوع اینه که چطوری مهارت مناسب خودشون رو انتخاب کنن. در ادامه قصد دارم راجع به این موضوع هم کمی اطلاعات در اختیارتون قرار بدم.

کسایی که مهارتی ندارن، کدوم مهارت رو انتخاب کنن

قسمت جذابیه. چی باحال‌تر از این که تصمیم بگیری مهارتی رو انتخاب کنی و با همون وارد بازار کار بشی ؟ اونم نه هر کاری، کاری که پر از ویژگی‌های ناب و خاصه. کاری به شیوه‌ی فریلنسینگ . حالا با هم ببینیم که کدوم مهارت (ها) رو انتخاب کنیم تا اتفاقات خوبی برامون بیفته و نتایج مثبتی بگیریم.

مهارتی که بهش علاقه دارن

علاقه خیلی مهمه. احتمالا خودتون هم به این درک رسیدید که تو هر زمینه‌ای بود و یا نبود علاقه چقدر تاثیرگذاره. حالا تصور کن توجه داشتن به علاقه تو موضوعی مثل کار که انقدر جدی و حساسه چقدر می‌تونه سرنوشت ساز باشه.

پس در ابتدا باید ببینیم که به چه رشته و حرفه‌ای علاقه داریم. چون اگه به تخصص‌مون علاقه داشته باشیم، با عشق کار می‌کنیم و همیشه برای انجام کارهامون انرژی زیادی داریم و ازش خسته نمی‌شیم.

کم نیستن افرادی که به کارشون علاقه‌ای ندارن و صرفا به خاطر کسب درآمد به سراغش رفتن. این دسته از افراد، نه تنها هیچ لذتی از کار کردن نمی‌برن، بلکه ثانیه شماری می‌کنن تا تایم کاری‌شون تموم بشه و از شرش خلاص بشن.

این که نشد کار… این که نشد زندگی…

مهارتی که استعدادش رو دارن

علاوه بر علاقه که اولین و مهم‌ترین مولفه تو انتخاب مهارت هست، داشتن استعداد و توانایی هم از ارزش خاصی برخورداره. شما اگه به یک حرفه‌ای علاقه‌ داشته باشی ولی خیلی استعدادی داخلش نداشته باشی، ممکنه مجبور بشی روند کندی رو طی کنی و دیرتر به اهدافت برسی.

مثلا اگه یک نفر به شاخه‌های مختلف رشته‌ی طراحی علاقه داشته باشه ولی استعدادش تو رشته‌ی برنامه‌نویسی باشه، نسبت به فردی که استعدادش تو طراحی بالاست باید خیلی زمان بیشتری رو صرف کنه تا به حد اون فرد برسه. برعکس ممکنه تو رشته‌ی برنامه نویسی که داخلش استعداد داره، خیلی زودتر جواب بگیره و همین که روند صعودی پیشرفتش رو ببینه به این حرفه علاقه مند هم بشه.

مهارتی که نیاز روز بازاره

وقتی با خودتون به نتیجه رسیدید که به چه مهارتی علاقه دارید و استعدادش رو هم دارید، وقتشه که برید سراغ تحقیق راجع به نیاز روز بازار.

تصور کنید که به مهارتی علاقه دارید و استعدادش رو هم دارید اما هیچ فردی به تخصص‌تون نیاز نداره. تو این شرایط، عملا بیکار می‌مونید و همین باعث میشه امید و انگیزه‌تون برای ادامه دادن به مسیر رو از دست بدید.

سعی کنید اون مهارتی رو انتخاب کنید که اطمینان دارید افرادی وجود دارن که نیازمند حرفه و تخصص‌تون باشن.

تجهیزات مورد نیازمون رو تهیه کنیم

بعد از این‌که مهارت و حرفه‌مون رو انتخاب کردیم، طبیعتا باید برای شروع یادگیری و تمرین کردن، لوازم و تجهیزات مورد نیاز رو فراهم کنیم.

قدم بعد از انتخاب مهارت همینه. باید ابزار کارمون رو بشناسیم و اون‌ها رو گردآوری کنیم تا بتونیم فعالیت‌مون رو شروع کنیم.

نمونه کار ایجاد کنیم

یکی از وجه تمایزهای فریلنسینگ با بقیه مشاغل اینه که تو فریلنسینگ، برعکس خیلی دیگه از مشاغل، داشتن سابقه کار یکی از ملزومات اساسی نیست که اگه نداشته باشیم دیگه اون کار رو از دست بدیم.

تو فریلنسینگ نیازه که نمونه کار یا همون پورتفولیو داشته باشیم تا کارفرماها با دیدن اون‌ها نسبت به سطح توانایی ما آگاهی پیدا کنن.

نمونه کار واسه ما فریلنسرها، مثل ویترین برای مغازه‌دارهاست. همون‌طور که ما قبل از ورود به یک مغازه به ویترینش توجه می‌کنیم، کارفرماهای ما فریلنسرها هم اول نمونه کارهامون رو می‌بینن و اون‌ها رو می‌سنجن تا ببینن کیفیت کارمون در چه حده.

بعد از در نظر گرفتن نمونه کارهای ما، تصمیم می‌گیرن که پروژه‌شون رو به ما بسپرن یا نه.

پس موضوع نمونه کار رو جدی بگیرید و از همون ابتدای یادگیری مهارت‌تون، شروع کنید به ساختنش.

تازه کارها چطوری نمونه کار بسازن

خب این‌جا یک مشکل و نقطه‌ی ابهامی پیش میاد. اون هم اینه که کسایی که هنوز پروژه‌ای رو انجام ندادن و نمونه کاری ندارن، چی رو واسه کارفرما در معرض نمایش قرار بدن و چطوری نمونه کار ایجاد کنن ؟

چند راه برای ساخت نمونه کار هست که افرادی که تازه کار هستن می‌تونن از این راه‌ها شروع کنن به ساخت نمونه کار.

تمرین‌ها رو به عنوان نمونه کار در نظر بگیرن

وقتی که در حال یادگیری یک مهارت و حرفه‌ای هستید، مطمئنا نیاز به تمرین دارید. تو همون دوران، باید از داشته‌هاتون استفاده کنید و تمرین کنید تا به خوبی یاد بگیرید. اگه این تمرین‌های شما سطح کیفیت مطلوبی داشته باشن، می‌تونید اون‌ها رو به عنوان نمونه کار در نظر بگیرید.

پس خیال‌مون راحته. حتی اگه هنوز با هیچ کارفرمایی کار نکردیم و پروژه‌ای رو انجام ندادیم، می‌تونیم رجوع کنیم به تمرین‌هامون.

پروژه‌ی فرضی ایجاد کنن

خیال‌تون تخت، فریلنسینگ به قدری دست شما رو تو ورود به این کسب و کار باز گذاشته که برای خیلی از شما افرادِ دارای مهارت، کاری شدنی باشه.

همون‌طور که گفتیم، برای ایجاد کردن نمونه کار فقط نیاز نیست که پروژه‌های کارفرماها رو انجام بدید. شما خودتون رو می‌تونید به عنوان کارفرما جا بزنید !!! عجیبه ؟

کسایی که اول راه هستن، می‌تونن خودشون پروژه‌های فرضی ایجاد کنن. یعنی خودشون یک پروژه‌ای رو تو ذهن‌شون بسازن، شرحش بدن و خودشون هم انجامش بدن.

خب چیه مگه ؟ نمونه کاره دیگه. نمونه کار که شاخ و دم نداره.

پروژه‌های آشنایان رو انجام بدن

یکی از چیزهایی که باعث میشه ما فریلنسرها در ابتدای ورودمون به فریلنسینگ نتونیم پروژه‌های زیادی بگیریم اینه که کارفرماها نمی‌تونن بهمون اعتماد کنن. (چون تازه کاریم، نمونه کاری نداریم که برای شرکت معتبری باشه یا اگه هم داشته باشیم، تعدادشون کمه)

خب غصه نداره. همه‌ی ما آشنایان و دوستان و فامیل‌هایی داریم که ممکنه به تخصص و حرفه‌ی ما نیاز داشته باشن. تو این موقعیت‌ها که به دنبال یک متخصص می‌گردن، خوبه که بهشون پیشنهاد بدید شما پروژه‌شون رو انجام بدید.

اون‌ها به خاطر شناختی که از قبل رو شما داشتن، راحت‌تر بهتون اعتماد می‌کنن. سعی کنید پروژه‌هاشون رو با کیفیت بالایی انجام بدید و از همه‌ی توان‌تون استفاده کنید. این کار باعث میشه هم آشناتون از کار شما راضی باشه و شما رو به بقیه هم معرفی کنه، هم اون پروژه میره تو لیست نمونه کارهاتون.

پروژه‌های دیگران را باز تولید کنن

یعنی چی ؟ یعنی این که بگردید به دنبال پروژه‌هایی که تو حیطه‌ی تخصص‌تون هستن و قبلا توسط بقیه افراد انجام شدن. اون‌ها رو به خوبی به ذهن بسپارید و ازشون ایده بگیرید. تاکید می‌کنم ایده بگیرید نه این که کپی کنید. بعد از اون، خودتون شروع کنید به انجام دوباره‌ی اون پروژه‌ها. (به شیوه و سبک خودتون و آغشته به سلیقه و فوت و فن‌هاتون).

اگه تو شاخه‌های مختلف رشته‌ی طراحی می‌خواید فعالیت کنید، می‌تونید پروژه‌های بقیه‌ی متخصصین این رشته رو اصطلاحا ریدیزاین کنید.

یا مثلا اگه تو شاخه‌های مختلف رشته‌ی برنامه نویسی فعالیتی دارید، می‌تونید پروژه‌ی بقیه برنامه نویس ها رو اصطلاحا دیباگ کنید.

عنوان بعدی که درباره‌ی پیدا کردن پروژه هست هم می‌تونه از جمله قدم‌های ورود به فریلنسینگ باشه.

فریلنسرها چطوری پروژه پیدا می‌کنن

رسیدیم به بخش مهمی از موضوع کار کردن به شیوه‌ی فریلنسینگ. ما فریلنسرها خودمون باید برای به دست آوردن پروژه تلاش کنیم و از طرق مختلف کارفرماها و پروژه‌هاشون رو به سمت خودمون جذب کنیم.

برای به دست آوردن پروژه، دو راه کلی هست که در ادامه قصد دارم این دو راه رو براتون توضیح بدم.

سایت های فریلنسری

یک سری سایت‌ها هستن که مخصوص کاریابی فریلنسرهان و هدف‌شون اینه که کارفرماها و فریلنسرها رو به هم وصل کنن.

نحوه‌ی عضویت و فعالیت در سایت های فریلنسری

در ابتدا برای عضویت و ثبت نام، مشخصات دقیق‌تون رو وارد می‌کنید، مهارت و تخصص‌تون رو مشخص می‌کنید.

شما می‌تونید به عنوان یک فریلنسر، نمونه کارهایی که دارید رو داخل این سایت‌ها آپلود کنید. بهتون پیشنهاد می‌کنیم نمونه کارهایی رو داخل سایت‌های فریلنسری قرار بدید که نشون دهنده‌ی سطح کیفیت فعلی کارهاتون باشن.

این‌طوری کارفرماها با واقعیت سطح کاری‌تون رو به رو می‌شن.

نحوه‌ی پروژه گرفتن در سایت های فریلنسری

اگر یک کارفرما پروژه‌ای رو ثبت کنه که مربوط به تخصص و حرفه‌ی شما باشه، بهتون اطلاع داده می‌شه. روند اکثر این سایت‌ها به این شکل هست که شما شرایط پروژه رو در نظر می‌گیرید و اگر همه‌چیز براتون مساعد و مناسب بود، می‌تونید به کارفرما پیشنهاد بدید که شما پروژه‌اش رو انجام بدید. بعد از این‌که به کارفرما پیشنها دادید، اون‌ها می‌تونن با توجه به نمونه‌کارهاتون و نظرات بقیه کارفرماها راجع به شما، تصمیم بگیرن که پروژه‌شون رو به شما بسپرن یا نه.

بعد از همه‌ی این‌ها اگه همه‌چی اوکی و دو طرف شرایط همدیگه رو قبول کردید، شما با اون کارفرما وارد تعامل می‌شید.

نکته‌ای که تو این سایت‌ها وجود داره اینه که: تو اکثر سایت‌های فریلنسری، شما به عنوان یک فریلنسر باید به دنبال کارفرما و پروژه‌اش باشید و این باعث می‌شه بین فریلنسرها رقابتی سر گرفتن پروژه پیش بیاد.

شبکه های اجتماعی

این روزا شبکه‌های اجتماعی دیگه صرفا برای تفریح و سرگرمی نیستن. بلکه یه جورایی تبدیل شدن به بستری برای کسب و کارهای مختلف. شما هم می‌تونید به عنوان فردی که به شیوه‌ی فریلنسینگ کار می‌کنه و فریلنسره ، شبکه (های) اجتماعی مناسب تخصص و حرفه‌تون رو انتخاب کنید.

نحوه‌ی فعالیت در شبکه های اجتماعی

بعد از این که سنجیدید کدوم شبکه (های) اجتماعی براتون مناسبه و اون رو انتخاب کردید، یک صفحه‌ی مخصوص کار و حرفه‌تون داخلش بسازید. سعی کنید آی دی خوبی رو برای اون پیج انتخاب کنید. ترجیحا آی دی‌تون طوری باشه که تو نگاه اول به مخاطب نشون بده تو چه حیطه‌ای فعالیت می‌کنید.

سعی کنید عکس پروفایل مناسبی برای پیج‌تون انتخاب کنید. خیلی خوب میشه اگه از رنگ‌های تجاری‌تون داخل عکس پروفایل استفاده کنید. می‌تونه حس خیلی باحالی رو به مخاطب‌هاتون منتقل کنه.

اگر مثلا شبکه اجتماعی اینستاگرام رو انتخاب کردید، حتما در نظر بگیرید که داخل بایو به خوبی خودتون رو معرفی کنید و بنویسید که تو چه حیطه‌ی فعالیت می‌کنید. به علاوه، حتما بگید که هدف‌تون از ایجاد کردن این پیج یا کانال چی بوده و یادتون باشه که از کلمات کلیدی مخصوص رشته و تخصص‌تون داخل بایو استفاده کنید. در آخر هم حتما راه‌های ارتباطی‌تون رو ذکر کنید.

نحوه‌ی فعالیت در شبکه های اجتماعی

شما که مشغول فریلنسینگ و فعالیت فریلنسری هستید، می‌تونید داخل شبکه های اجتماعی مثل اینستاگرام فعالیت‌های مختلفی رو داشته باشید.

به اشتراک گذاشتن نمونه کارها

یکی از راه‌های فعالیت در شبکه های اجتماعی اینه که نمونه کارهاتون رو داخلشون آپلود کنید و اون‌ها رو با دیگران به اشتراک بذارید. باز هم تاکید می‌کنم، سعی کنید اون دسته از نمونه کارهایی رو منتشر کنید که نشون دهنده‌ی سطح توانایی فعلی شما هستن.

اگه نمونه کارهای خیلی وقت پیش که سطح توانایی‌تون پایین‌تر بوده رو منتشر کنید، مخاطب‌ها و کارفرماهای احتمالی ممکنه فکر کنن سطح فعلی شما همینه و از برون‌سپاری پروژه به شما خودداری کنن. پس سعی کنید نمونه‌کارهایی که نشون دهنده‌ی سطح فعلی شما هست رو داخل شبکه اجتماعی منتشر کنید و توضیحات و اطلاعات مربوط به نمونه کارهاتون (که فکر می‌کنید دونستن‌شون برای مخاطب‌ها لازمه) رو هم توی کپشن بنویسید.

آموزش و تولید محتوا تو حیطه‌ی تخصص

همه‌ی افرادی که به شیوه‌ی فریلنسینگ کار می‌کنن و سطح مطلوبی تو حرفه و تخصص‌شون دارن، می‌تونن تو شبکه های اجتماعی مشغول آموزش دادن و تولید محتوا بشن. البته بی شک اطمینان داشتن از سطح توانایی و علاقه داشتن به آموزش دادن هم دو مولفه‌ی مهم تو این زمینه هست.

آموزش دادن و تولید محتوا اگر به شیوه‌ی درستی انجام بشه، دو مزیت مهم داره. اولین مزیت اینه که فریلنسرها از این طریق می‌تونن مخاطبان زیادی رو جذب کنن چون خیلی‌ها این فریلنسرها رو دنبال می‌کنن تا ازشون چیزی یاد بگیرن. مزیت دوم اینه که وقتی مخاطبی به عنوان کارفرمای احتمالی وارد پیج این فریلنسرها میشه، راحت‌تر می‌تونه بهشون اعتماد کنه چون به ذهن‌شون می‌رسه که وقتی فردی تخصصش رو آموزش میده، مطمئنا سطح بالایی داره و میشه راحت‌تر بهش اعتماد کرد.

نحوه‌ی دسترسی به پروژه در شبکه های اجتماعی

نم نم که به طور مداوم به فعالیت‌تون تو شبکه های اجتماعی ادامه بدید، محتواهای خوبی رو منتشر کنید، منظم فعال باشید و با بقیه فریلنسرها ارتباط دوستانه‌ای برقرار کنید، تعداد دنبال کنند‌هاتون بالاتر میره. شما باید سعی کنید میزان اثر گذاری محتواتون بیشتر بشه و با بقیه افرادی که تو رشته‌ی شما در حال فعالیتن آشنا بشید و تلاش کنید که شبکه سازی شکل بگیره و دایره افرادی که می‌شناسید گسترده‌تر بشه.

مطمئن باشید تو چنین شرایطی، تعداد کارفرماهای بیشتری به سمت‌تون میان و ازتون دعوت می‌کنن تا پروژه‌هاشون رو انجام بدید.

نکته‌ی مهم اینه که تو شبکه های اجتماعی شما به دنبال پروژه نیستید، بلکه کارفرماها به دنبال شمان و شما رو از روی فعالیت‌تون و سطح کیفیت کارهاتون انتخاب می‌کنن.

شما هم می‌تونید قیمتی بدید که بدون در نظر گرفتن رقابت با بقیه فریلنسرها باشه و دقیقا به اندازه‌ی ارزش کارتون باشه.

مزایای فریلنسینگ و جذابیت‌هاش

در فریلنسینگ یک سری نکات مثبت هست که خیلی از افراد به خاطر همین مزایا و نکات انتخابش می‌کنن. با هم تعدادی از این مزایا رو ببینیم…

رئیس خود بودن

اونا هیچ‌وقت تحت کنترل کسی به عنوان رئیس کار نمی‌کنن، بلکه خودشون مدیر و همه‌کاره‌ی زندگی‌شونن. کسی جز اونا برای هیچ قسمتی از کار و زندگی‌شون تصمیم نمی‌گیره.

کسایی که مشغول فریلنسینگ می‌شن، به صورت آزاد مشغول کار هستن و می‌تونن خودشون تعیین کنن که با کارفرماهای مختلف وارد همکاری بلند مدت بشن یا تعاملات‌شون رو به صورت کوتاه مدت نگه دارن.

آزادی عمل در مدیریت زمان فریلنسرها

یه لحظه زندگی خودتون رو مرور کنید. چقدر از زمان‌تون رو بدون این‌که خودتون کنترلش کنید، گذروندید ؟ مطمئنا زیاد افسوس خوردید که روزهای زیادی رو فقط کار کردید و به دنبال علایق‌تون نرفتید، مهارت‌هایی که دوست داشتید کسب کنید رو کسب نکردید، کتاب‌هایی که باید می‌خوندید رو نخوندید و …

چرا ؟ چون وقت نداشتید. ببخشید بهتره این‌طوری بگم که وقت داشتید ولی وقت‌تون برای خودتون نبود، مدیریتش دست خودتون نبود. حالا تصور کنید روزی وارد فریلنسینگ بشید و به عنوان یک فریلنسر برای تک تک دقایق‌تون خودتون تصمیم بگیرید.

حال و روز کار و زندگی‌تون بهتر نمیشه ؟

فریلنسرها به خاطر این‌که به صورت پروژه‌ای کار می‌کنن و همه‌ی برنامه‌هاشون تحت کنترل خودشونه، می‌تونن طوری برنامه‌ریزی کنن که در کنار کار کردن، به بقیه علاقه‌مندی‌هاشون هم برسن.

آزادی عمل در انتخاب محیط کار فریلنسرها

همون‌طور که فریلنسینگ هرگز فریلنسرها رو محدود به زمان خاصی برای کار کردن نمی‌کنه، دست اون‌ها رو تو انتخاب محل کار هم باز می‌ذاره و اون‌ها رو محدود به یه چهاردیواری مشخص و تعیین شده نمی‌کنه.

در واقع اگر فریلنسری بخواد یک محل رو برای کارش مشخص کنه، فقط کافیه که از یه جایی خوشش بیاد و توش احساس راحتی کنه، اون‌وقت به سادگی می‌تونه همون‌جا رو تبدیل به محل کار کنه. (البته بهتره محیطی رو برای کار کردن انتخاب کنن که شرایط مناسبی رو برای انجام کار داشته باشه).

از کافه و کتابخونه گرفته تا پارک و حتی فضای اشتراکی. همه‌ی این‌ها می‌تونن محل کار فریلنسرها باشن. البته این مثال‌ها برای کسایی بود که دوست دارن تو شلوغی کار کنن و از این‌که هرروز آدمای مختلفی رو ببینن، لذت می‌برن.

 خیلی‌ها هم هستن که ترجیح می‌دن جایی به دور از دیگران کار کنن تا تمرکز بیشتری داشته باشن. خب این افراد هم دست‌شون بسته نیست. می‌تونن همون گوشه‌ای از خونه‌شون که داخلش راحتن و احساس آرامش می‌کنن رو تبدیل به محل کار کنن، تا از کار کردن بیشتر و بیشتر لذت ببرن.

در واقع اون‌ها با این کار، یه خونه دفتری ساختن. تازه اگه تو خونه‌ی خودشون کار کنن، مجبور نیستن هرروز برای رفتن به محل کار، ترافیک سرسام آور رو تحمل کنن.

وقتشه بیشتر راجع به خونه دفتری بخونی !

آزادی عمل در انتخاب پوشش حین کار

فریلنسینگ دقیقا دست گذاشته روی چیزای خوشایندی که هرکسی بالاخره یه روز دلش می‌خواد تجربش کنه. مثلا یکی از اون‌ها همینه که به فریلنسرها تو زمینه‌ی پوشش، حق انتخاب داده. یعنی همه رو یه جورایی دعوت به کار کردن در هر مکان، هر زمان و با هر پوششی کرده.

فریلنسرها به دلیل این‌که تو هر محیطی می‌تونن کار کنن، پس می‌تونن پوشش مناسب خودشون رو هم داشته باشن. برخلاف کارمندها که مجبورن پوشش خاص و اذیت‌کننده‌ای داشته باشن.

آزادی عمل در انتخاب کارفرما

چی بهتر از این‌که هیچکس جلوتو نگیره که با کی کار کنی و با کی کار نکنی. بتونی خودت تصمیم بگیری که چه پروژه‌ای رو با چه کارفرمایی انتخاب کنی تا بتونی از انجام پروژه‌ی اون فرد لذت بیشتری ببری.

همون‌طور که گفتیم، فریلنسرها می‌تونن با کارفرماهای مختلفی وارد تعامل بشن چون عضو ارگان خاصی نیستن که قرار باشه همیشه فقط با همون‌ها کار کنن. انتخاب کارفرماها دست خود فریلنسرهاست و می‌تونن تصمیم بگیرن که چه موقع با کدوم کارفرما کار کنن.

معایب فریلنسینگ و چالش‌هاش

فریلنسینگ هم مثل هر شغل دیگه‌ای، معایب و چالش‌های خاص خودش رو داره. تقریبا همه‌ی مزایای فریلنسینگ اگر به درستی مدیریت نشن، ممکنه روزی بر علیه فریلنسرها عمل کنن و برن جزو معایب.

توجه‌تون رو به پاره‌ای از این معایب جلب می‌کنم و توصیه می‌کنم که اگر هنوز وارد فریلنسینگ نشدید، با دقت بیشتری مطالعه کنید و آگاهانه تصمیم بگیرید.

بریم سراغ‌شون…

بر هم زدن مرز بین کار و زندگی

 یکی از مهم ترین چیزها تو دنیا به نظر من اینه که هر فردی به دور از هرگونه ترس و اضطرابی زندگی شخصی خودش رو طی کنه و هیچ چیزی مانع لذت بردنش نشه. حتی کار، که از مهم‌ترین بخش‌های زندگی هر فردیه.

فریلنسینگ این امکان رو به همه‌ی افراد می‌ده تا خودشون تصمیم بگیرن که چه زمانی، برای چه کسی و در چه مکانی کار کنن. این موضوع می‌تونه برای هر کسی از ویژه‌ترین مزایا باشه. ولی خب اگه یه فریلنسر نتونه این شرایط رو مدیریت کنه، آیا این مورد میتونه جزو مزایا باقی بمونه؟ صد البته که نه. کسی که نتونه بین کار و زندگی‌اش تعادل ایجاد کنه، به راحتی می‌تونه این دوتا رو با هم یکی کنه و به هیچ‌کدوم‌شون هویت لازم رو نده.

به عنوان یک فریلنسر علی‌رقم این‌که آزادی زیادی داریم، باید حتما حواس‌مون باشه که از این نعمت بزرگ به درستی استفاده کنیم. مثلا درسته که ما می‌تونیم هر زمانی که دل‌مون می‌خواد، کار کنیم ولی این‌که شبانه روز از کل زندگی‌مون بزنیم و فقط کار کنیم، کار درستی نیست. بعد از مدتی می‌بینیم که از کار زده شدیم و سلامت جسم و روح‌مون رو هم از دست دادیم.

اگه دوست داری یک منبع خارجی راجع به ایجاد تعادل بین کار و زندگی برای فریلنسرها رو مطالعه کنی، کلیک کن. How to Simplify Your Freelance Work-Life Balance

ثابت نبودن درآمد فریلنسرها

ممکنه تو برهه‌ی خاصی از کار، یک فریلنسر از شرایط اقتصادیش خیلی راضی باشه. چون با گرفتن پروژه‌های مناسب و به‌جا، به درآمد مدنظرش رسیده.

ولی خوبه همه‌ی فریلنسرها آگاه باشن که این شرایط مالیِ خوب، می‌تونه گاهی اوقات به دست خودمون تغییر کنه و حال خوب‌مون رو ازمون بگیره. چون امکانش هست مدتی به خاطر درگیری‌ها و هر اتفاق غیر منتظره‌ای نتونیم کار کنیم و درآمدی نداشته باشیم.

البته اگه مدیریت اقتصادی فریلنسرها، مدیریت پروژه‌ها و زمان‌شون دقیق باشه، می‌تونن روز به روز اوضاع مالی‌شون رو رونق بدن. ولی اگه نسبت به این‌ها بی توجه باشن و مدیریت خوبی نداشته باشن، به احتمال زیاد با مشکلات مالی زیادی رو به رو خواهند شد.

همون‌طور که می‌دونید، خیلی از ما وقتی با مشکلات مالی تو کارمون مواجه می‌شیم، انگیزه‌مون برای ادامه دادن به راه رو هم از دست می‌دیم و این می‌تونه کسب و کار ما رو با شکست رو به رو کنه.

مسئول بودن فریلنسرها در برابر همه‌چیز

از اون‌جایی که کسی به عنوان مدیر بالا سر فریلنسرها نیست و خودشون همه‌چی رو مدیریت می‌کنن، پس اوضاع خیلی حساس می‌شه. به این خاطر که مسئول کوچک‌ترین کم و کاستی خودشون هستن، تموم هزینه‌ها رو پای خودشونه و در کل همه‌چی چه خوب پیش بره، چه بد، کسی جز خودشون پاسخ‌گو نیست.

مثلا اگه سیستم‌شون با مشکل رو به رو بشه، خودشون باید هزینه‌ی تعمیر اون رو بپردازن یا مثلا اگر پروژه‌ای رو به هر دلیلی نتونن به سرانجام خوبی برسونن، تنها مسئول و مقصرش خودشونن.

نداشتن مزایای کارمندی

تقریبا به همه‌ی کارمندهایی که برای ارگان خاصی کار می‌کنن، مزایایی تعلق می‌گیره مثل بیمه. ولی فریلنسینگ چنین مزایایی رو در اختیار فریلنسرها قرار نداده چون فریلنسرها به صورت آزاد و بدون این‌که تحت نظر ارگان خاصی باشن، کار می‌کنن.

البته گاهی فریلنسینگ می‌تونه برای بعضی افراد به قدری مناسب و درآمد زا باشه که دیگه تعلق نگرفتن بیمه براشون موضوع مهمی نباشه و به سادگی بتونن از پسش بربیان.

جمع بندی

فریلنسینگ هم مثل هر شغل دیگه‌ای نیازمند تلاش و صبر زیاده. فریلنسرها برای این‌که به درآمد بالایی توی این حرفه برسن، باید علاوه بر تسلط بر روی مهارت اصلی‌شون، سایر مهارت‌هایی که وابسته به شغل‌شون هست رو هم یاد بگیرند.

به اشتراک گذاشتن این نوشته در:

ارسال یک پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

توئیتر

یوتوب

اینستا

توئیتر

یوتوب

اینستا