معایب فریلنسینگ چیست | 15 چالش فریلنسرها

توسط: پریا میرزائی
- 7 آذر 1399
- 0 نظر
- لایکبرخلافلایک
- 6082 نمایش
ندونستن معایب فریلنسینگ ممکنه باعث بشه که به اشتباه این حرفه رو انتخاب کنیم و یا اگه یقین داریم که بهترین راه برای ما، ورود به فریلنسینگ هست، شاید حین کار دچار چالشهایی بشیم.
هدف من از نوشتن این پست وبلاگ این بود که دید شما رو نسبت به فریلنسینگ بازتر کنم، تا با آگاهی کاملتری وارد این حرفه بشید. پس بیاید روراست باشیم و علاوه بر دیدن نیمهی پر لیوان، یه نگاهی هم به نیمهی خالیاش بیندازیم.
جا داره در همین ابتدا بهتون بگم که خیلی از مزایای فریلنسینگ میتونن به دست خود ما فریلنسرها، به معایب فریلنسینگ تبدیل بشن. تو مثالهایی که کمی پایینتر زدم، میتونید به وضوح ببینید که داخل اکثر این معایب، نکات مثبت فریلنسینگ نهفته هستن.
از جمله معایب فریلنسینگ میتونم به این موارد اشاره کنم:
اولین مورد از معایب فریلنسینگ : شغل فریلنسرها توسط دیگران درک نمیشه
برای اکثر افرادی که فریلنسر نیستن یا روحیهی سنتی پسندی دارن، توضیح فریلنسینگ کار سادهای نیست. شاید شمایی که داری این پست رو میخونی، مادر و پدری داشته باشی که شغل رو صرفا کار در ارگانها، شرکتها و … بدونن. یا مثلا عقیدهی شخصیشون این باشه که به محض استارت زدن کار، درآمد بالایی کسب کنی.
طبیعی هم هست البته. اونها کار رو به این شکل معنادار میدونن. پس ما باید انرژی بیشتری رو صرف کنیم تا اطرافیانمون رو نسبت به این شغل آگاه کنیم. یکی از معایب فریلنسینگ دقیقا همینه.
حالا ما چطوری باید شغلمون رو براشون تعریف کنیم تا درکش کنن؟
اول از همه باید به خوبی و با زبان ساده نحوهی کار کردنمون رو توضیح بدیم. بعد که توضیحاتمون رو دادیم، باید سعی کنیم طوری کار کنیم که باور کنن کارمون جدیه.
مثلا با وجود این که آزادی تو کارمون زیاده، سعی کنیم ساعات مشخصی رو برای کار کردن در نظر بگیریم. راس ساعت کارمون رو شروع کنیم و راس ساعت مشخصی هم اون رو به اتمام برسونیم، مثل کارمندهای ادارهها و شرکتها.
یا مثلا سعی کنیم تو محیط ثابت و مناسبی کار کنیم. درسته که ما میتونیم ابزار کار به خصوص لپ تاپمون رو بندازیم رو کولمون و راهی هرجایی بشیم و بتونیم داخلش کار کنیم، ولی بهتره که مکان ثابتی رو مشخص کنیم و فقط تو همون محیط کار کنیم. دقت کنید محیطی رو انتخاب کنید که همه جوره مناسب کار کردن باشه. مثلا نور خیلی خوبی داشته باشه، به دور از رفت و آمد دیگران باشه و در کل شرایط برای تمرکز روی کار مهیا باشه و طوری باشه که شما رو از کار کردن خسته نکنه.
پرداختن بیشتر به این مورد از معایب فریلنسینگ ، از حوصلهی این پست دوره واسه همین این موضوع رو همینجا نگه میدارم.
دومین مورد از معایب فریلنسینگ : تعادل بین کار و زندگی فریلنسرها به هم میریزه
میدونیم که فریلنسرها تو کارشون کاملا آزادی دارن و میتونن هر موقع و هرجایی که تمایل دارن ، کار کنن. چون تحت نظر ارگان خاصی نیستن و کسی به جای اونها تصمیم نمیگیره. این مورد میتونه به نظرمون خیلی جذاب باشه ، چون حس میکنیم کنترل همه چی تو دستای خودمونه و کسی زور نمیکنه که چه ساعتی ، کجا و چقدر کار کنیم و … .
ولی همین نکتهی مثبت میتونه با مدیریت اشتباه ما ، به عنوان یکی از معایب فریلنسینگ به شمار بره. میپرسی چطور ممکنه ؟ بیا تصور کن هرچقدر که بخوای، میتونی کار کنی . اینطوری شاید برای اینکه درآمد بیشتری داشته باشی ، اکثر ساعات روز و شب رو کار کنی . با این کار رسما خانواده و تفریح و در کل زندگی شخصیات رو فدای کار کردی و یه جورایی اینها رو با هم یکی کردی .
برعکسش هم وجود داره ، ممکنه پروژه بگیری و به خاطر اینکه دست خودته چه ساعاتی کار کنی ، تا مدتها کار کردن رو پشت گوش بندازی و در آخر هم خودت و هم کارفرما به نتیجهی دلخواهتون نرسید.
سومین مورد از معایب فریلنسینگ : میزان درآمد فریلنسرها ثابت نیست
این مورد از معایب فریلنسینگ هم باز به دست خود ما صورت میگیره . ما وقتی شروع به فعالیت فریلنسری میکنیم ، باید بدونیم فریلنسینگ مثل کارمند بودن نیست که درآمد ثابتی داشته باشه و مقدارش رو افراد دیگهای تعیین کنن . میزان درآمد ما فریلنسرها، برعکس کارمندها کاملا بستگی به مقدار انرژیای داره که صرف کار کردن میکنیم . ساده بگم ، هرچی بیشتر تلاش کنیم ، پروژهها رو با کیفیت بهتری به سرانجام میرسونیم و این موضوع باعث میشه کارفرماهای بیشتری رو به سمت خودمون جذب کنیم . پس به درآمد بالایی میرسیم .
در این بین ، اگر اهمالکاری کنیم و برای کارهامون برنامهریزی نداشته باشیم ، عملا پروژهها رو نمیتونیم به نتیجهی دلخواه خودمون و کارفرما برسونیم . اینجاست که ثابت نبودن درآمد فریلنسرها به ضررمون تموم میشه.
چهارمین مورد از معایب فریلنسینگ : مسئول همه چیز خود فریلنسرها هستن
مدیر نداشتن فریلنسرها یکی از نکات مثبت این حرفه به حساب میاد ، به همون دلیلی که در چند سطر قبل گفتم . یعنی از نظر آزادیای که به هر فریلنسری میده . ولی برای اون دسته از افراد که علاقهی ویژهای به مقصر دونستن بقیه در هر شرایطی دارن ، میتونه از جمله معایب فریلنسینگ شمرده بشه .
هر فریلنسر باید بدونه که تو این کسب و کار فقط و فقط خودش مسئول همهی تغییراتی هست که به وجود اومده و هیچ فرد دیگهای نمیتونه مسئولیت اتفاقات بدی که رخ داده رو گردن بگیره . مثلا اگه سیستم یک فریلنسر دچار مشکل بشه ، طبیعتا کسی وظیفه نداره که هزینهی تعمیر یا خرید مجددش رو بپردازه . یا مثلا اینکه درآمدش در یک بازهی زمانی کمتر از حد انتظارش بشه ، مقصر خود فریلنسره . چون میزان درآمد فریلنسرها رابطهی مستقیمی با میزان تلاش و وقت مفیدی که برای انجام پروژهها صرف میکنن، داره .
پنجمین مورد از معایب فریلنسینگ :فریلنسرها از مزایای کارمندی بهرهای نمیبرن
به اکثر کارمندهایی که در شرکت یا ارگان خاصی کار میکنن ، مزایای کارمندی ویژهای تعلق میگیره . در بین این مزایا ، میتونیم به بیمه اشاره کنیم .
در حالی که فریلنسرها به دلیل این که آزادکار هستن و برای خودشون کار میکنن ، از این مزیت کارمندی بیبهره میمونن . البته کار کردن از راه دور یا همون دورکاری به قدری به زندگی فریلنسرها بها داده که باعث میشه اینطور موارد رو جزو معایب فریلنسینگ ندونیم .
ششمین مورد از معایب فریلنسینگ :فریلنسرها بعد از مدتی ممکنه دچار انزوا بشن
خیلی از فریلنسرها با شروع فعالیت فریلنسریشون ، به قدری مشغول کار میشن که میتونیم بگیم در راه کار کردن خودشون رو تموم میکنن و بدون توجه به بقیه ابعاد زندگیشون ، اکثر لحظهها رو با کار کردن سپری میکنن. اونها با پیروی کردن از این روش ، خیال میکنن کار کردن بیش از حد ، اونها رو به ایدهآلی که تو ذهن دارن میرسونه.
در حالی که وقف کردن خودمون برای کار، ممکنه مدت کوتاهی ما رو به نتیجهی مطلوب برسونه ولی بعد از مدتی کار کردن با همین شیوه ، احساس افسردگی و پوچی میکنیم و خستگی میاد سراغمون. شاید خیلی ها رو دیده باشیم که بعد از این همه کار کردن ، تا مدتها از کار فاصله گرفتن و سمتش نرفتن .
اینجاست که فریلنسرها به خاطر دور بودن از خانواده و تفریح و زندگی عادی، دچار انزوا میشن و با کار کردن بیش از حد معقول ، سلامت روح و حتی جسمشون رو به خطر میاندازن.
هفتمین مورد از معایب فریلنسینگ : رقابت سنگینی بین فریلنسرهاست
فریلنسینگ ، حرفهای نیست که امروز یادش بگیریم و فکر کنیم که دیگه کار تمومه و برای همیشه تو این راه موفق خواهیم بود . شرط پایدار موندن تو فریلنسینگ اینه که علاوهبر تسلط روی مهارت اصلیمون ، باید وقت برای آپدیت کردن اطلاعات و دانستههامون هم بذاریم. چون رقابت بین فریلنسرها زیاده و اگه کسی نتونه نیازهای یک کارفرما رو به طور کامل براورده کنه، رقبا جای اون رو میگیرن .
البته به نظر من این قضیه اونقدر مهمه که باید جزو مزایا باشه ، نه معایب فریلنسینگ . ولی برای بعضی از فریلنسرهایی که میخوان فقط بخشی از وقتشون رو صرف کار کنن و بقیهی اوقات فراغتشون رو فقط به تفریح بگذرونن، هضم این موضوع سخته و اون رو به عنوان یک نکتهی منفی تو ذهنشون پرورش میدن.
هشتمین مورد از معایب فریلنسینگ : فریلنسرها باید صبور باشن
کار کردن به شیوهی فریلنسینگ مثل مراقبت کردن از یک نهاله. شما وقتی نهالی رو میکارید، در ابتدا بهتون میوه نمیده. شما هم ازش انتظاری ندارید که تو روزهای اول میوه و ثمرهای از اون بچینید. چون اون نهال نیاز داره که مدتی ازش مراقبت کنید، بهش آب بدید، کود بدید، نورش رو تنظیم کنید، هرس کنید و … تا بعد از گذشت مدتی، به ثمر بشینه و بتونید از محصولاتش استفاده کنید.
فعالیت فریلنسری هم همینطوره.
شما وقتی وارد فریلنسینگ میشید، باید اول سعی کنید نمونه کارهای خوبی بسازید. یکی از راههای ایجاد کردن نمونه کار اینه که پروژههای کارفرماها رو انجام بدید و با کسب اجازه از خودشون، اونها رو جزو نمونه کارهاتون قرار بدید. پس ما برای ساخت نمونه کار به این شیوه، نیازمند این هستیم که پروژهای دریافت کنیم. مطمئنا اول کار خیلی از کارفرماها بهمون به راحتی اعتماد نمیکنن چون تازه کاریم و نمونه کارهای پر و پیمونی نداریم.
پس باید در ابتدای کار تموم تلاشمون رو بکنیم تا پروژهها رو حتی با قیمت پایین یا رایگان انجام بدیم تا بتونیم تجربه کسب کنیم، نمونه کار بسازیم و آماده بشیم برای پروژههای بعدی.
این پروسه زمان بره و اگر صبور نباشید، نمیتونید این مرحله و به خوبی پشت سر بذارید و ممکنه از ادامه دادن به این مسیر پشیمون بشید.
این مورد یکی از آسیب زنندهترین معایب فریلنسینگه.
نهمین مورد از معایب فریلنسینگ : کوچکترین اشتباه موجب از دست دادن کارفرما میشه
خیلی مهمه که ما بتونیم روابط سالمی با کارفرماها داشته باشیم و بتونیم این ارتباط و تعامل رو به خوبی به پایان برسونیم. اگه حواسمون به رفتارمون باشه و طوری با کارفرماها برخورد کنیم که بتونه بهمون اعتماد کنه و دلگرم بشه، به احتمال زیاد برای پروژههای بعدیاش هم سراغ خود ما میاد. یا ممکنه وقتی که از ما و پروژهای که انجام دادیم راضی باشه، ما رو به دیگران معرفی کنه و بهشون پیشنهاد بده که برای انجام پروژههاشون ما رو انتخاب کنن.
خب این که خیلی خوبه… پس چرا جزو معایب فریلنسینگ قرارش دادیم ؟
چون داستان وقتی غمناک میشه که بعضی از ما فریلنسرها از کوره در میریم و رفتارمون رو کنترل نمیکنیم. اصلا از رفتار هم که بگذریم، ممکنه گاهی برای بعضی از کارفرماها کم بذاریم، پروژههاشون رو اونطور که واقعا درسته انجام ندیم و …
تو این شرایط، کارفرما دیگه نمیتونه به ما اعتماد کنه و ترجیح میده که پروژه رو از ما بگیره و اون رو به فرد دیگهای بسپره.
یک فریلنسر همیشه باید هم روی رفتارش مسلط باشه و بهترین خودش رو نشون بده، هم کارش رو با کیفیت بالایی به نتیجه برسونه تا کارفرما ازش راضی باشه.
دهمین مورد از معایب فریلنسینگ : حین بیماری درآمد نداری
تو زندگی کارمندی وقتی یه نفر درگیر بیماری میشه، میتونه مرخصی استعلاجی بگیره و سر کار حاضر نشه ولی از حقوق ماهیانهش کسر نشه.
ولی کار ما فریلنسرها اینطوری نیست. ما باید حواسمون رو جمع کنیم و بیشتر مراقب خودمون باشیم تا دچار بیماری نشیم. چون اگه مشکلی پیش بیاد، پروژهها عقب میمونن یا اگه پروژهای تو دست نداشته باشیم، برای مدتی نمیتونیم پروژه بگیریم. پس درآمدی نخواهیم داشت.
البته نمیشه این مورد رو یکی از معایب فریلنسینگ بدونیم چون اگه یک فریلنسر برنامهریزی درستی برای کارش چیده باشه، حتما اتفاقات غیر منتظره رو در نظر میگیره. علاوه بر این، یه فریلنسر میتونه با مدیریت امور مالی و پس انداز کردن، تو این روزها نگران خالی موندن جیبش نیست.
یازدهمین مورد از معایب فریلنسینگ : امنیت شغلی فریلنسرها پایینه
چرا هرجا که میریم میشنویم امنیت شغلی فریلنسینگ پایینه و این یکی از مهمترین معایب فریلنسینگ محسوب میشه ؟
صاف و ساده بگم : چون ما فریلنسرها به هیچ جایی وصل نیستیم. همونطور که تو مورد قبلی هم گفتم، وقتی مریض میشیم یا اتفاق غیر منتظرهای پیش میاد، خبری از پول نیست مگر این که خودمون از قبل به فکر اون روزا باشیم.
غیر از این، ممکنه گاهی پروژهی مناسب گیر نیاریم و نتونیم کار کنیم. گاهی هم ممکنه کار رو برای کارفرما انجام بدیم ولی پولمون رو نده 🙁 (البته اگه قرارداد نبسته باشیم این مشکل پیش میاد در صورت بستن قرارداد، همه چی تحت کنترله)
خیلیها میخوان خیالشون راحت باشه و همیشه اوضاع و شرایط براشون هموار باشه ولی خب تو فریلنسینگ کسی نیست که حواسش به همه چی ما باشه، ما خودمون باید هوای کار و زندگیمون رو داشته باشیم.
دوازدهمین مورد از معایب فریلنسینگ : گرفتن پروژه در ابتدای کار زمانبره
در ابتدای مسیر، ممکنه با این مورد از معایب فریلنسینگ مواجه بشید دلیلش هم اینه که شما تو اون دوره تجربهی زیادی ندارید و کارفرماها به راحتی نمیتونن به شما اعتماد کنن. در طی مسیر هم ممکنه باز با این مورد برخورد داشته باشید چون تعداد فریلنسرها رو به افزایشه و رقابت سر گرفتن پروژه بین اونها سنگین شده. در نتیجه باید تلاش زیادی کنید تا بتونید پروژههای مورد نظرتون رو بگیرید.
این مورد از معایب فریلنسینگ هم به دست خود ما فریلنسرها میتونه حل بشه. ما اگه خوب کار کنیم و تجربههای زیادی به دست بیاریم، میتونیم کارهای بزرگی رو انجام بدیم و نظر کارفرماها رو به خوبی جلب کنیم.
سیزدهمین مورد از معایب فریلنسینگ : فریلنسرها بازنشست نمیشن
این مورد بسیار واضح و مشخصه چون ما تحت نظر ارگان خاصی کار نمیکنیم و برامون بیمه رد نمیشه.
البته من صلاح نمیدونم این مورد رو از معایب فریلنسینگ بدونیم چون خود ما فریلنسرها میتونیم خودمون رو بیمه کنیم و ماهانه، سه ماهه، شش ماهه و یا سالانه مبلغی رو برای بیمه کنار بذاریم ولی به هر حال، این مورد هم یکی از معایب فریلنسینگ تلقی میشه و ما هم به نظر اکثریت احترام میذاریم.
چهاردهمین مورد از معایب فریلنسینگ : فریلنسرها همیشه باید آپدیت و به روز باشن
رسیدیم به یکی دیگه از معایب فریلنسینگ که من اصلا قبول ندارم و جزو معایب نمیدونمش.
همونطور که کمی قبل گفتم، ما فریلنسرها سر گرفتن پروژه تو رقابت شدید و سنگینی قرار داریم. حالا واسه این که بتونیم تو این شرایط پروژه بگیریم، باید همیشه و به طور پیوسته خودمون رو به روز نگه داریم. این موضوع ممکنه صدای بعضی فریلنسرها رو دربیاره و بگن یکی از بدترین معایب فریلنسینگ همینه چون باید وقت زیادی رو صرف کنن تا سطحشون رو بکشن بالا.
حالا چرا من این مورد رو از معایب فریلنسینگ نمیدونم ؟ چون این روزها به هیچ وجه نمیشه از دنیا بی خبر موند و سطح خودمون رو تو هر زمینهای در حد معمولی نگه داشت. پس این امر کاملا طبیعی شده این روزا و همهی کسایی که اهل ارتقا و پیشرفت هستن، عادت به آپدیت بودن رو دارن.
ما در ازای هر چیزی که به دست میاریم، باید چیزی رو از دست بدیم. پس اگه میخوایم پروژههای خوبی بگیریم و همیشه فریلنسر تاپی باشیم، باید وقت بیشتری صرف کنیم تا چیزهای جدیدی یاد بگیریم، باید پول خرج کنیم و دورههای کمکی رو بخریم و در کل باید بهای موفقیت رو اینطوری بپردازیم.
پانزدهمین مورد از معایب فریلنسینگ : همه کارها پای خودمونه
همونطور که میدونید، ما فقط و فقط تحت نظر خودمون کار میکنیم و ارگانی از ما حمایت نمیکنه. پس همهی کارهای مربوط به کسب و کارمون مثل ارتباط با کارفرماها، امور مالی و حسابداری، فروش، فعالیت در شبکههای اجتماعی، شبکه سازی و … پای خودمونه.
از طرفی میتونه خوب باشه چون میدونیم که همه چی دست خودمونه و اطمینان بیشتری داریم ولی از طرف دیگه، ممکنه زمان زیادی رو از ما بگیره.
البته میتونیم بعدها که به درآمد بالایی رسیدیم و دیگه ترس از بالا و پایین شدن حسابهای بانکیمون نداشتیم، میتونیم برای هر کدوم این کارها فردی رو استخدام کنیم.
کلام آخر دربارهی معایب فریلنسینگ
با همهی این مواردی که گفتیم ، خوبه این رو بهتون بگم که خیلی از این موارد میتونن به دست خود ما به نکات مفید و مثبت تبدیل بشن .
پس بهتره به جای اینکه صرفا بهشون دید منفی داشته باشیم، روی خودمون و سبک کار و زندگیمون کار کنیم تا بتونیم به بهترین نحو از همهی شرایط این حرفه استفاده کنیم .
جیم ران”، کارآفرین ، نویسنده و سخنران انگیزشی آمریکایی ، میگه : “
آرزو نکن که زندگی آسانتر باشد ، آرزو کن که خودت بهتر باشی .
برای مشکلات کمتر آرزو نکن ، برای مهارتهای بیشتر آرزو کن . برای چالشهای کمتر آرزو نکن ، برای خردمندی بیشتر آرزو کن .
جست و جو کنید …
دستهبندی مقالات
- آموزش فریلنسینگ (58)
- سبک زندگی (5)
- کافه کاخُن (14)
- کتاب خونه (3)
- مهارتهای فریلنسری (8)
آخرین نوشته ها …
بهترین ساعات روز برای کار کردن فریلنسرها | 6 یا 9 صبح؟!
29 اردیبهشت 1402زبان انگلیسی برای فریلنسرها چه چیزی را رقم میزند؟
23 اردیبهشت 1402
ارسال یک پاسخ