معایب فریلنسینگ چیست | 15 چالش فریلنسرها

ندونستن معایب فریلنسینگ ممکنه باعث بشه که به اشتباه این حرفه رو انتخاب کنیم و یا اگه یقین داریم که بهترین راه برای ما، ورود به فریلنسینگ هست، شاید حین کار دچار چالش‌هایی بشیم.

هدف من از نوشتن این پست وبلاگ این بود که دید شما رو نسبت به فریلنسینگ بازتر کنم، تا با آگاهی کامل‌تری وارد این حرفه بشید. پس بیاید روراست باشیم و علاوه بر دیدن نیمه‌ی پر لیوان، یه نگاهی هم به نیمه‌ی خالی‌­اش بیندازیم.

جا داره در همین ابتدا بهتون بگم که خیلی از مزایای فریلنسینگ می­‌تونن به دست خود ما فریلنسرها، به معایب فریلنسینگ تبدیل بشن. تو مثال­‌هایی که کمی پایین‌­تر زدم، می­‌تونید به وضوح ببینید که داخل اکثر این معایب، نکات مثبت فریلنسینگ نهفته هستن.

از جمله معایب فریلنسینگ می‌تونم به این موارد اشاره کنم:

اولین مورد از معایب فریلنسینگ : شغل فریلنسرها توسط دیگران درک نمیشه

برای اکثر افرادی که فریلنسر نیستن یا روحیه‌ی سنتی پسندی دارن، توضیح فریلنسینگ کار ساده‌ای نیست. شاید شمایی که داری این پست رو می‌خونی، مادر و پدری داشته باشی که شغل رو صرفا کار در ارگان‌ها، شرکت‌ها و … بدونن. یا مثلا عقیده‌ی شخصی‌شون این باشه که به محض استارت زدن کار، درآمد بالایی کسب کنی.

طبیعی هم هست البته. اون‌ها کار رو به این شکل معنادار می‌دونن. پس ما باید انرژی بیشتری رو صرف کنیم تا اطرافیان‌مون رو نسبت به این شغل آگاه کنیم. یکی از معایب فریلنسینگ دقیقا همینه.

حالا ما چطوری باید شغل‌مون رو براشون تعریف کنیم تا درکش کنن؟

اول از همه باید به خوبی و با زبان ساده نحوه‌ی کار کردن‌مون رو توضیح بدیم. بعد که توضیحات‌مون رو دادیم، باید سعی کنیم طوری کار کنیم که باور کنن کارمون جدیه.

مثلا با وجود این که آزادی تو کارمون زیاده، سعی کنیم ساعات مشخصی رو برای کار کردن در نظر بگیریم. راس ساعت کارمون رو شروع کنیم و راس ساعت مشخصی هم اون رو به اتمام برسونیم، مثل کارمندهای اداره‌ها و شرکت‌ها.

یا مثلا سعی کنیم تو محیط ثابت و مناسبی کار کنیم. درسته که ما می‌تونیم ابزار کار به خصوص لپ تاپ‌مون رو بندازیم رو کول‌مون و راهی هرجایی بشیم و بتونیم داخلش کار کنیم، ولی بهتره که مکان ثابتی رو مشخص کنیم و فقط تو همون محیط کار کنیم. دقت کنید محیطی رو انتخاب کنید که همه جوره مناسب کار کردن باشه. مثلا نور خیلی خوبی داشته باشه، به دور از رفت و آمد دیگران باشه و در کل شرایط برای تمرکز روی کار مهیا باشه و طوری باشه که شما رو از کار کردن خسته نکنه.

پرداختن بیشتر به این مورد از معایب فریلنسینگ ، از حوصله‌ی این پست دوره واسه همین این موضوع رو همین‌جا نگه می‌دارم.

دومین مورد از معایب فریلنسینگ : تعادل بین کار و زندگی فریلنسرها به هم می‌ریزه

 می­‌دونیم که فریلنسرها تو کار­شون کاملا آزادی دارن و می­‌تونن هر موقع و هرجایی که تمایل دارن ، کار کنن. چون تحت نظر ارگان خاصی نیستن و کسی به جای اون­‌ها تصمیم نمی‌­گیره. این مورد می­‌تونه به نظرمون خیلی جذاب باشه ، چون حس می­‌کنیم کنترل همه ­چی تو دستای خودمونه و کسی زور نمی­‌کنه که چه ساعتی ، کجا و چقدر کار کنیم و … .

ولی همین نکته­‌ی مثبت می‌­تونه با مدیریت اشتباه ما ، به عنوان یکی از معایب فریلنسینگ به شمار بره. می­پرسی چطور ممکنه ؟ بیا تصور کن هرچقدر که بخوای، می­تونی کار کنی . این­طوری شاید برای این­که درآمد بیشتری داشته باشی ، اکثر ساعات روز و شب رو کار کنی . با این کار رسما خانواده و تفریح و در کل زندگی شخصی­‌ات رو فدای کار کردی و یه جورایی این‌­ها رو با هم یکی کردی .

برعکسش هم وجود داره ، ممکنه پروژه بگیری و به خاطر این­که دست خودته چه ساعاتی کار کنی ، تا مدت‌­ها کار کردن رو پشت گوش بندازی و در آخر هم خودت و هم کارفرما به نتیجه­‌ی دل­خواه‌تون نرسید.

سومین مورد از معایب فریلنسینگ : میزان درآمد فریلنسرها ثابت نیست

این مورد از معایب فریلنسینگ هم باز به دست خود ما صورت می‌­گیره . ما وقتی شروع به فعالیت فریلنسری می­‌کنیم ، باید بدونیم فریلنسینگ مثل کارمند بودن نیست که درآمد ثابتی داشته باشه و مقدارش رو افراد دیگه­‌ای تعیین کنن . میزان درآمد ما فریلنسرها، برعکس کارمندها کاملا بستگی به مقدار انرژی‌­ای داره که صرف کار کردن می­‌کنیم . ساده بگم ، هرچی بیشتر تلاش کنیم ، پروژه­‌ها رو با کیفیت بهتری به سرانجام می­‌رسونیم و این موضوع باعث می­شه کارفرماهای بیشتری رو به سمت خودمون جذب کنیم . پس به درآمد بالایی می­‌رسیم .

در این بین ، اگر اهمال­‌کاری کنیم و برای کارهامون برنامه‌­ریزی نداشته باشیم ، عملا پروژه­‌ها رو نمی­‌تونیم به نتیجه‌­ی دل­خواه خودمون و کارفرما برسونیم . این­جاست که ثابت نبودن درآمد فریلنسرها به ضررمون تموم می­شه.

چهارمین مورد از معایب فریلنسینگ : مسئول همه­ چیز خود فریلنسرها هستن

مدیر نداشتن فریلنسرها یکی از نکات مثبت این حرفه به حساب میاد ، به همون دلیلی که در چند سطر قبل گفتم . یعنی از نظر آزادی­‌ای که به هر فریلنسری می­ده . ولی برای اون دسته از افراد که علاقه­‌ی ویژه­‌ای به مقصر دونستن بقیه در هر شرایطی دارن ، می­تونه از جمله معایب فریلنسینگ شمرده بشه .

هر فریلنسر باید بدونه که تو این کسب و کار فقط و فقط خودش مسئول همه‌­ی تغییراتی هست که به وجود اومده و هیچ فرد دیگه‌­ای نمی­‌تونه مسئولیت اتفاقات بدی که رخ داده رو گردن بگیره . مثلا اگه سیستم یک فریلنسر دچار مشکل بشه ، طبیعتا کسی وظیفه نداره که هزینه­‌ی تعمیر یا خرید مجددش رو بپردازه . یا مثلا اینکه درآمدش در یک بازه­‌ی زمانی کمتر از حد انتظارش بشه ، مقصر خود فریلنسره . چون میزان درآمد فریلنسرها رابطه­‌ی مستقیمی با میزان تلاش و وقت مفیدی که برای انجام پروژه­‌ها صرف می­‌کنن، داره .      

پنجمین مورد از معایب فریلنسینگ :فریلنسرها از مزایای کارمندی بهره­‌ای نمی‌­برن

به اکثر کارمندهایی که در شرکت یا ارگان خاصی کار می­کنن ، مزایای کارمندی ویژه‌­ای تعلق می­گیره . در بین این مزایا ، می­‌تونیم به بیمه اشاره کنیم .

در حالی که فریلنسرها به دلیل این که آزادکار هستن و برای خودشون کار می­‌کنن ، از این مزیت کارمندی بی‌­بهره می­‌مونن . البته کار کردن از راه دور یا همون دورکاری به قدری به زندگی فریلنسرها بها داده که باعث میشه این­‌طور موارد رو جزو معایب فریلنسینگ ندونیم .       

ششمین مورد از معایب فریلنسینگ :فریلنسرها بعد از مدتی ممکنه دچار انزوا بشن

خیلی از فریلنسرها با شروع فعالیت فریلنسری­‌شون ، به قدری مشغول کار می­‌شن که می­‌تونیم بگیم در راه کار کردن خودشون رو تموم می­‌کنن و بدون توجه به بقیه ابعاد زندگی‌­شون ، اکثر لحظه‌­ها رو با کار کردن سپری می­‌کنن. اون­‌ها با پیروی کردن از این روش ، خیال می­‌کنن کار کردن بیش از حد ، اون­‌ها رو به ایده‌­آلی که تو ذهن دارن می‌­رسونه.

در حالی که وقف کردن خودمون برای کار، ممکنه مدت کوتاهی ما رو به نتیجه­‌ی مطلوب برسونه ولی بعد از مدتی کار کردن با همین شیوه ، احساس افسردگی و پوچی می­‌کنیم و خستگی میاد سراغ­‌مون. شاید خیلی ها رو دیده باشیم که بعد از این همه کار کردن ، تا مدت­‌ها از کار فاصله گرفتن و سمتش نرفتن .

این­جاست که فریلنسرها به خاطر دور بودن از خانواده و تفریح و زندگی عادی، دچار انزوا میشن و با کار کردن بیش از حد معقول ، سلامت روح و حتی جسم­­‌شون رو به خطر می‌­اندازن.                 

هفتمین مورد از معایب فریلنسینگ : رقابت سنگینی بین فریلنسرهاست

فریلنسینگ ، حرفه­‌ای نیست که امروز یادش بگیریم و فکر کنیم که دیگه کار تمومه و برای همیشه تو این راه موفق خواهیم بود . شرط پایدار موندن تو فریلنسینگ اینه که علاوه­‌بر تسلط روی مهارت اصلی­‌مون ، باید وقت برای آپدیت کردن اطلاعات و دانسته‌­هامون هم بذاریم. چون رقابت بین فریلنسرها زیاده و اگه کسی نتونه نیازهای یک کارفرما رو به طور کامل براورده کنه، رقبا جای اون رو می­‌گیرن .

البته به نظر من این قضیه اون­قدر مهمه که باید جزو مزایا باشه ، نه معایب فریلنسینگ . ولی برای بعضی از فریلنسرهایی که می‌­خوان فقط بخشی از وقت‌­شون رو صرف کار کنن و بقیه­‌ی اوقات فراغت­‌شون رو فقط به تفریح بگذرونن، هضم این موضوع سخته و اون رو به عنوان یک نکته­‌ی منفی تو ذهن­‌شون پرورش می­دن.

هشتمین مورد از معایب فریلنسینگ : فریلنسرها باید صبور باشن

کار کردن به شیوه‌ی فریلنسینگ مثل مراقبت کردن از یک نهاله. شما وقتی نهالی رو می‌کارید، در ابتدا بهتون میوه نمیده. شما هم ازش انتظاری ندارید که تو روزهای اول میوه و ثمره‌ای از اون بچینید. چون اون نهال نیاز داره که مدتی ازش مراقبت کنید، بهش آب بدید، کود بدید، نورش رو تنظیم کنید، هرس کنید و … تا بعد از گذشت مدتی، به ثمر بشینه و بتونید از محصولاتش استفاده کنید.

فعالیت فریلنسری هم همین‌طوره.

شما وقتی وارد فریلنسینگ می‌شید، باید اول سعی کنید نمونه کارهای خوبی بسازید. یکی از راه‌های ایجاد کردن نمونه کار اینه که پروژه‌های کارفرماها رو انجام بدید و با کسب اجازه از خودشون، اون‌ها رو جزو نمونه کارهاتون قرار بدید. پس ما برای ساخت نمونه کار به این شیوه، نیازمند این هستیم که پروژه‌ای دریافت کنیم. مطمئنا اول کار خیلی از کارفرماها بهمون به راحتی اعتماد نمی‌کنن چون تازه کاریم و نمونه ‌کارهای پر و پیمونی نداریم.

پس باید در ابتدای کار تموم تلاش‌مون رو بکنیم تا پروژه‌ها رو حتی با قیمت پایین یا رایگان انجام بدیم تا بتونیم تجربه کسب کنیم، نمونه کار بسازیم و آماده بشیم برای پروژه‌های بعدی.

این پروسه زمان بره و اگر صبور نباشید، نمی‌تونید این مرحله و به خوبی پشت سر بذارید و ممکنه از ادامه دادن به این مسیر پشیمون بشید.

این مورد یکی از آسیب زننده‌ترین معایب فریلنسینگه.

نهمین مورد از معایب فریلنسینگ : کوچک‌ترین اشتباه موجب از دست دادن کارفرما میشه

خیلی مهمه که ما بتونیم روابط سالمی با کارفرماها داشته باشیم و بتونیم این ارتباط و تعامل رو به خوبی به پایان برسونیم. اگه حواس‌مون به رفتارمون باشه و طوری با کارفرماها برخورد کنیم که بتونه بهمون اعتماد کنه و دلگرم بشه، به احتمال زیاد برای پروژه‌های بعدی‌اش هم سراغ خود ما میاد. یا ممکنه وقتی که از ما و پروژه‌ای که انجام دادیم راضی باشه، ما رو به دیگران معرفی کنه و بهشون پیشنهاد بده که برای انجام پروژه‌هاشون ما رو انتخاب کنن.

خب این که خیلی خوبه… پس چرا جزو معایب فریلنسینگ قرارش دادیم ؟

چون داستان وقتی غم‌ناک میشه که بعضی از ما فریلنسرها از کوره در میریم و رفتارمون رو کنترل نمی‌کنیم. اصلا از رفتار هم که بگذریم، ممکنه گاهی برای بعضی از کارفرماها کم بذاریم، پروژه‌هاشون رو اون‌طور که واقعا درسته انجام ندیم و …

تو این شرایط، کارفرما دیگه نمی‌تونه به ما اعتماد کنه و ترجیح میده که پروژه رو از ما بگیره و اون رو به فرد دیگه‌ای بسپره.

یک فریلنسر همیشه باید هم روی رفتارش مسلط باشه و بهترین خودش رو نشون بده، هم کارش رو با کیفیت بالایی به نتیجه برسونه تا کارفرما ازش راضی باشه.

دهمین مورد از معایب فریلنسینگ : حین بیماری درآمد نداری

تو زندگی کارمندی وقتی یه نفر درگیر بیماری میشه، می‌تونه مرخصی استعلاجی بگیره و سر کار حاضر نشه ولی از حقوق ماهیانه‌ش کسر نشه.

ولی کار ما فریلنسرها این‌طوری نیست. ما باید حواس‌مون رو جمع کنیم و بیشتر مراقب خودمون باشیم تا دچار بیماری نشیم. چون اگه مشکلی پیش بیاد، پروژه‌ها عقب می‌مونن یا اگه پروژه‌ای تو دست نداشته باشیم، برای مدتی نمی‌تونیم پروژه بگیریم. پس درآمدی نخواهیم داشت.

البته نمیشه این مورد رو یکی از معایب فریلنسینگ بدونیم چون اگه یک فریلنسر برنامه‌ریزی درستی برای کارش چیده باشه، حتما اتفاقات غیر منتظره رو در نظر می‌گیره. علاوه بر این، یه فریلنسر می‌تونه با مدیریت امور مالی و پس انداز کردن، تو این روزها نگران خالی موندن جیبش نیست.

یازدهمین مورد از معایب فریلنسینگ : امنیت شغلی فریلنسرها پایینه

چرا هرجا که میریم می‌شنویم امنیت شغلی فریلنسینگ پایینه و این یکی از مهم‌ترین معایب فریلنسینگ محسوب میشه ؟

صاف و ساده بگم : چون ما فریلنسرها به هیچ جایی وصل نیستیم. همون‌طور که تو مورد قبلی هم گفتم، وقتی مریض می‌شیم یا اتفاق غیر منتظره‌ای پیش میاد، خبری از پول نیست مگر این که خودمون از قبل به فکر اون روزا باشیم.

غیر از این، ممکنه گاهی پروژه‌ی مناسب گیر نیاریم و نتونیم کار کنیم. گاهی هم ممکنه کار رو برای کارفرما انجام بدیم ولی پول‌مون رو نده 🙁 (البته اگه قرارداد نبسته باشیم این مشکل پیش میاد در صورت بستن قرارداد، همه چی تحت کنترله)

خیلی‌ها می‌خوان خیال‌شون راحت باشه و همیشه اوضاع و شرایط براشون هموار باشه ولی خب تو فریلنسینگ کسی نیست که حواسش به همه چی ما باشه، ما خودمون باید هوای کار و زندگی‌مون رو داشته باشیم.

دوازدهمین مورد از معایب فریلنسینگ : گرفتن پروژه در ابتدای کار زمان‌بره

در ابتدای مسیر، ممکنه با این مورد از معایب فریلنسینگ مواجه بشید دلیلش هم اینه که شما تو اون دوره تجربه‌ی زیادی ندارید و کارفرماها به راحتی نمی‌تونن به شما اعتماد کنن. در طی مسیر هم ممکنه باز با این مورد برخورد داشته باشید چون تعداد فریلنسرها رو به افزایشه و رقابت سر گرفتن پروژه بین اون‌ها سنگین شده. در نتیجه باید تلاش زیادی کنید تا بتونید پروژه‌های مورد نظرتون رو بگیرید.

این مورد از معایب فریلنسینگ هم به دست خود ما فریلنسرها می‌تونه حل بشه. ما اگه خوب کار کنیم و تجربه‌های زیادی به دست بیاریم، می‌تونیم کارهای بزرگی رو انجام بدیم و نظر کارفرماها رو به خوبی جلب کنیم.

سیزدهمین مورد از معایب فریلنسینگ : فریلنسرها بازنشست نمی‌شن

این مورد بسیار واضح و مشخصه چون ما تحت نظر ارگان خاصی کار نمی‌کنیم و برامون بیمه رد نمیشه.

البته من صلاح نمی‌دونم این مورد رو از معایب فریلنسینگ بدونیم چون خود ما فریلنسرها می‌تونیم خودمون رو بیمه کنیم و ماهانه، سه ماهه، شش ماهه و یا سالانه مبلغی رو برای بیمه کنار بذاریم ولی به هر حال، این مورد هم یکی از معایب فریلنسینگ تلقی میشه و ما هم به نظر اکثریت احترام می‌ذاریم.

چهاردهمین مورد از معایب فریلنسینگ : فریلنسرها همیشه باید آپدیت و به روز باشن

رسیدیم به یکی دیگه از معایب فریلنسینگ که من اصلا قبول ندارم و جزو معایب نمی‌دونمش.

همون‌طور که کمی قبل گفتم، ما فریلنسرها سر گرفتن پروژه تو رقابت شدید و سنگینی قرار داریم. حالا واسه این که بتونیم تو این شرایط پروژه بگیریم، باید همیشه و به طور پیوسته خودمون رو به روز نگه داریم. این موضوع ممکنه صدای بعضی فریلنسرها رو دربیاره و بگن یکی از بدترین معایب فریلنسینگ همینه چون باید وقت زیادی رو صرف کنن تا سطح‌شون رو بکشن بالا.

حالا چرا من این مورد رو از معایب فریلنسینگ نمی‌دونم ؟ چون این روزها به هیچ وجه نمیشه از دنیا بی خبر موند و سطح خودمون رو تو هر زمینه‌ای در حد معمولی نگه داشت. پس این امر کاملا طبیعی شده این روزا و همه‌ی کسایی که اهل ارتقا و پیشرفت هستن، عادت به آپدیت بودن رو دارن.

ما در ازای هر چیزی که به دست میاریم، باید چیزی رو از دست بدیم. پس اگه می‌خوایم پروژه‌های خوبی بگیریم و همیشه فریلنسر تاپی باشیم، باید وقت بیشتری صرف کنیم تا چیزهای جدیدی یاد بگیریم، باید پول خرج کنیم و دوره‌های کمکی رو بخریم و در کل باید بهای موفقیت رو اینطوری بپردازیم.

پانزدهمین مورد از معایب فریلنسینگ : همه کارها پای خودمونه

همونطور که می‌دونید، ما فقط و فقط تحت نظر خودمون کار می‌کنیم و ارگانی از ما حمایت نمی‌کنه. پس همه‌ی کارهای مربوط به کسب و کارمون مثل ارتباط با کارفرماها، امور مالی و حسابداری، فروش، فعالیت در شبکه‌های اجتماعی، شبکه سازی و … پای خودمونه.

از طرفی می‌تونه خوب باشه چون می‌دونیم که همه چی دست خودمونه و اطمینان بیشتری داریم ولی از طرف دیگه، ممکنه زمان زیادی رو از ما بگیره.

البته می‌تونیم بعدها که به درآمد بالایی رسیدیم و دیگه ترس از بالا و پایین شدن حساب‌های بانکی‌مون نداشتیم، می‌تونیم برای هر کدوم این کارها فردی رو استخدام کنیم.

کلام آخر درباره‌ی معایب فریلنسینگ

با همه‌­ی این مواردی که گفتیم ، خوبه این رو بهتون بگم که خیلی از این موارد می‌تونن به دست خود ما به نکات مفید و مثبت تبدیل بشن .

پس بهتره به جای این‌که صرفا بهشون دید منفی داشته باشیم، روی خودمون و سبک کار و زندگی‌مون کار کنیم تا بتونیم به بهترین نحو از همه‌ی شرایط این حرفه استفاده کنیم .

جیم ران”، کارآفرین ، نویسنده و سخنران انگیزشی آمریکایی ، می‌گه : “

آرزو نکن که زندگی آسان‌تر باشد ، آرزو کن که خودت بهتر باشی .

برای مشکلات کمتر آرزو نکن ، برای مهارت‌های بیشتر آرزو کن . برای چالش‌های کمتر آرزو نکن ، برای خردمندی بیشتر آرزو کن .

به اشتراک گذاشتن این نوشته در:

ارسال یک پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

توئیتر

یوتوب

اینستا

توئیتر

یوتوب

اینستا