بهترین ساعات روز برای کار کردن فریلنسرها | 6 یا 9 صبح؟!

بهترین ساعات روز برای کار کردن رو چه کسی تعیین میکنه؟

خودمون.

سلام. همونطور که انتظار میره، من پریا هستم. خوشبختانه فریلنسرم و می‌تونم یکم راجع به این که چه ساعتایی کار کنیم و چه ساعتایی کار نکنیم، نطق کنم.

تو این مقاله که اسمشو گذاشتم ” بهترین ساعت روز برای کار کردن فریلنسرها ” قراره یکم از خودم، اطرافیانم، تجربیات‌مون تو زمینه ساعات کاری و … بگم. از اون‌جایی که این مقاله تو دسته کافه کاخن هست، شکلش یکم داستانی و خودمونیه. امیدوارم حوصله این سبک مطالب رو داشته باشید وگرنه تحملش سخت میشه و خب احتمالا میرید سراغ کارهای دیگه‌ای که دارید.

خب بریم سر اصل مطلب.

البته یکم ذهنم درگیره که این عبارتی که تو پاراگراف قبلی هست و در حال حاضر شما اون رو بنفش روشن می‌بینید، رنگش همین باشه یا صورتی کمرنگش کنم یا نه اصلا کهربایی روشن درخشان؟

بگذریم همین بنفش روشن خوبه (یکم اگه تیره‌تر بود، نماد کارفرماها تو سایت کاخن میشد و از چشمام قلب میزد بیرون.)

حالا قراره به زودی کلی رنگ و لعاب و عکسای خفن و مطالب ناب به مقالات‌مون اضافه بشه و دور هم صفا کنیم.

موضوع این مقاله رو شروع کنیم؟ آره دیگه خیلی وقته منتظرید.

آقا/خانوم به نظر خودتون چه ساعتی از روز برای کار کردن بهتره؟ 6 صبح؟ مثل ادارات ایران 7:30 صبح؟ مثل اونوریا 9 صبح؟ کدومش؟

تا به حال دقت کردید که چه ساعاتی عمیق‌تر و باکیفیت‌تر کار می‌کنید؟

یا دیدید دوستا و همکاراتون چه ساعاتی کمتر سرشونو از کارشون بیرون میارن و کمتر دنبال طفره رفتن از زیر کار هستن؟

من دقت کردم و دیدم که هیچ زمان یکسانی تحت عنوان بهترین ساعت روز برای کار کردن بین آدمای مختلف وجود نداره. حتی برای خود من همیشه ساعات بهینه کار کردنم یکسان نیست. یه روز صبح ساعت 10 بهترینشه. یه روز، شب. آره یه وقتایی شبا تازه سیستم مغزیم بالا میاد در حالی که کل هفته صبحا کار کردم.

دوستان یه نکته کلیدی رو خیلی جدی می‌خوام بگم!!! دقت کنید:

ببینید. این که چه ساعتی از روز بهتر کار می‌کنیم و از این دست حرف‌ها صرفا به ساعت ربط ندارن. ما عادت کردیم پایین اومدن تمرکز، کیفیت کار، خلاقیت و … رو ربط بدیم به این که ساعت خوبی رو برای کار کردن انتخاب نکردیم.

در حالی که واقعا اینطور نیست. هزاران عامل باعث میشن که یه موقعی خیلی خوب کار کنیم و یه موقعی اصلا بازدهی نداشته باشیم.

موارد زیر رو ببینید:

  • من بعد از ناهار نمی‌تونم استارت یه مقاله تخصصی و سنگین رو بزنم اما اون موقع تو انتخاب عکس عالی‌ام.
  • محمد قبل از شروع فوتبال نمی‌تونه ویدئوها رو با کیفیت بالایی ادیت کنه ولی تو اون تایم بهترین برنامه‌ریزی رو برای تیم انجام میده.
  • سروین بعد از نوشیدن قهوه کلی ایده عکاسی به تیم میده ولی نمیتونه تو جمع‌آوری اطلاعات کمک کنه.
  • مهشید روزایی که با اتوبوس میاد دفتر، متن‌هایی که ترجمه می‌کنه پر از اشتباهه ولی یه عالمه ایده واسه نوشتن پیدا می‌کنه.

دیدید؟

تو این مثال‌ها حرفی از ساعت نزدم ولی کیفیت کارها یا حتی شدنی بودن یا نبودن‌شون رو کاملا واضح بهتون گفتم.

پس چه چیزای دیگه‌ای غیر از ساعت مهمن تا با توجه به اونا بتونیم برنامه‌ریزی‌مون رو بهینه‌سازی کنیم؟

  • تسک‌ها.
  • موقعیت‌ها.
  • عادات.

ما وقتی به یک تسک علاقه داریم، اون رو حتی در نامناسب‌ترین ساعت هم می‌تونیم انجام بدیم. و برعکس اگه از کاری بدمون بیاد، بهترین ساعات روز رو هم تو دست داشته باشیم، ترجیح می‌دیم تلفش کنیم تا این که اون کار لعنتی رو انجام بدیم.

موقعیت هم همینه داستانش.

شما وقتی بدونی که شب قراره بزرگ‌ترین شکست زندگی‌ات رو تجربه کنی، دیگه فرقی نمیکنه چه ساعتی از اون روز رو برای کار کردن در نظر بگیری. قطعا هیچ بازدهی‌ای در طول اون روز نخواهی داشت.

برعکس، اگه بدونی که شب یا عصر با دوستت قرار پیاده‌روی و خوش‌گذرونی داری، صبح تا اون ساعت رو با انگیزه‌ی بیشتر کار می‌کنی. فارغ از این که آیا الآن ساعت مناسبی برای کار کردن هست یا نه.

حالا همیشه که موقعیت‌هامون متغیر نیستن. خیلی از روزهای ما شبیه هم هستن و از روند مشخصی پیروی می‌کنیم. تو این شرایط که همه‌چی ثابته، قطعا میشه فرق بین کار در ساعت 6 صبح، 9 صبح، 5 عصر، 10 شب و … ببینیم.

در ادامه می‌خوایم یکم علمی‌تر به قضیه بهترین ساعات روز برای کار کردن بپردازیم و ببینیم که اگه همه‌چی از جمله تسک‌ها و موقعیت‌مون ثابت بود، چه ساعاتی بازدهی بیشتری خواهیم داشت؟

چه ساعاتی از روز، چه کارهایی کنیم؟

علم ثابت کرده که برای تقریبا همه‌ی افراد (با توجه به همه تفاوت‌هایی که وجود داره)، شروع روز همراه با بالاترین سطح انرژی، انگیزه و تمرکزه.

این نکته باعث شده خیلیا به این نتیجه برسن که صبح، بهترین زمان برای کار کردن هست. واسه همینه که می‌گن اگه می‌خواید رفتاری رو تبدیل به عادت کنید، اون رو صبح انجام بدید. مثلا صبحا ورزش کنید و …

طبیعتا بعد از این که کارای خوب و عادت‌شده رو انجام می‌دیم، روحیه‌مون حسابی جلا داده میشه و بهترین موقعیته برای انجام کارایی که واسمون خیلی ارزش دارن و کار عمسق به حساب میان. مثلا واسه من، نوشتن مقاله یکی از این کارهاس.

اصولا صبح، حواس‌پرتی کمتره چون هنوز اتفاقات زیادی رو در طول روز ندیدیم و غیر از این، به قدری انرژی و انگیزه داریم که دست رد به سینه حواس‌پرتیا بزنیم و اونقدری تمرکز داریم که اصلا نتونن مزاحم‌مون بشن.

با همه‌ی این تفاسیر، صبح میتونه تایم مناسبی برای انجام کارهایی باشه که استدلالی‌ان، نیاز به فکر دارن و باید تحلیل بشن.

کم کم که به ظهر و بعد از ظهر نزدیک میشیم، قدرت تمرکزمون و از دست میدیم و حس می‌کنیم کارایی که تحلیلی و تفکری‌ان، خوب از آب در نمیان.

این موقع روز، وقتشه که استراحت کوتاهی به خودمون بدیم و سرمون رو گرم کارای کم‌عمق کنیم.

اما آیا صبح، برای همه شروع روز حساب میشه؟

الآن همه فریلنسرا با هم میگن: معلومه که نه! فریلنسر شدیم که صبح، شروع روزمون نباشه دیگه. مگه نه؟

وقتی حرف منطقی میاد وسط، دهن آدم بسته میشه.

بگذریم. نه واقعا شروع روز برای همه لزوما صبح نیست. بعضیا ساعت 1 بعدازظهر روزشون رو شروع می‌کنن و بعضیای دیگه دیرتر یا زودتر.

منظور ما از صبح، زمان شروع روز هست. اگه شما ساعت 12 ظهر بیدار میشید، پس شروع روزتون از ظهره و همینطور الی آخر.

به همین ترتیب، می‌تونید برنامه‌تون رو بچینید.

حالا این موضوع قاطی میشه با بحث تسک، موقعیت و عادتی که من بهش پرداختم.

من برخلاف خیلیای دیگه، هیچ‌موقع بهتون نمی‌گم “جلسه‌های کاری و مصاحبه‌ها را وسط روز انجام دهید.” “قبل از صبحانه ورزش کنید.” و …

من فقط می‌گم اگه کاری نیاز به تمرکز و انرژی بالا داره، اون رو وقتی انجام بدید که بیشترین سطح این موارد رو دارید و پیشنهاد کلی و علمی‌ای که می‌دم، شروع روزه.

ممکنه یه مصاحبه کاری برای شما سخت‌تر از تحویل یه پروژه به کارفرما باشه. شاید دادن یه پیام به کارفرما، نیاز به انرژی بیشتری نسبت به برنامه‌ریزی برای کل هفته داشته باشه و …


این وسط یاد مقاله‌ای افتادم که راجع به برنامه‌ریزی فریلنسرها نوشتم.

شاید مرتبط با این موضوع باشه و بتونه مفید واقع بشه.


چطوری بهترین زمان برای کار کردن رو پیدا کنیم؟

اول بیاید چند روزی روند طبیعی خودتون رو ردیابی کنید و ببینید حدودا چه ساعتی می‌خوابید، چه ساعتی بیدار می‌شید، چه وقتایی دلتون می‌خواد کار کنید، چه ساعاتی اصلا نمی‌تونید تمرکز کنید، چه وقتایی دلتون استراحت، چُرت، چاشت و … می‌خواد و همه‌ی مواردی که در طول روز تجربه می‌کنید.

سعی کنید حسابی خودتون رو تو این زمینه بشناسید حتی ببینید صبحونه، ناهار، میان‌وعده‌ها، شام، نوشیدنی‌ها، تنقلات و … چه چیزایی باشن روی عملکردتون تاثیر مثبت و منفی‌ای می‌ذارن.

خلاصه همه‌جوره خودتون رو آنالیز کنید و به یه نتیجه‌ی قرص و محکم برسید.

در مرحله دوم، کارهایی که دارید رو به دو دسته تسک‌های تمرکزی، استدلالی، تفکری (کارهای عمیق) و تسک‌های ساده‌ای که نیاز به صرف انرژی کمی دارن (کارهای کم عمق) تقسیم کنید.

مرحله سوم هم که واضحه. خارج کردن یه ترکیب ایده‌آل از همه‌ی این داده‌هایی که به دست آوردید.

سبک مقاله ” بهترین ساعات روز برای کار کردن ” رو دوس داشتید؟

بیاید در گوش‌تون یچی بگم: من خودم عاشق این حرف زدنای ساده و خودمونی‌مونم. همیناس که یه روز به دردمون میخوره.

راستی این مقاله رو بخونید که خیلی خوبه.

Find Your Best Time of Day For Deep Work

خود منم ازش الهام گرفتم. یه سری چیزا راجع به تقابل ریتم شبانه روزی و اولترادیان گفته که خیلی خوبه. حتما تو آپدیت بعدی مقاله بهترین ساعات روز برای کار کردن ، مطالب بیشتری رو از این مقاله خفنه درمیارم و می‌نویسم.

به اشتراک گذاشتن این نوشته در:

ارسال یک پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

توئیتر

یوتوب

اینستا

توئیتر

یوتوب

اینستا