چگونه فریلنسر شویم | 10 ها نکته برای فریلنسر شدن
توسط: پریا میرزائی
- 20 اسفند 1399
- 0 نظر
- لایکبرخلافلایک
- 6147 نمایش
اگه الآن تو شرایطی هستید که فکر فریلنسر شدن رو تو ذهنتون دارید، احتمالا سوالهای زیادی پیرامون این موضوع ذهنتون رو درگیر میکنن. بهتون پیشنهاد میکنم از هیچ مطلبی که راجع به این موضوع نوشته شده، نگذرید چون داخل هرکدوم اونها میتونه نکتهای مخصوص شما نهفته باشه.
من هم در این مقاله سعی کردم به پرسشهای مختلفی که راجع به فریلنسینگ تو ذهن هر فردی میاد، پاسخ بدم و به موضوع چگونگی فریلنسر شدن بپردازم. با این امید که بتونم کمکتون کنم تا تصمیم درست و منطقیای در این زمینه بگیرید.
پیش از اینکه به طور جدی فریلنسینگ رو انتخاب کنید، باید به یک سری موضوعات خوب فکر کنید. قصهی فریلنسینگ، یک قصهی سر بستهاس. فریلنسینگ تو بطن خودش، چیزهایی رو پنهون کرده که یا با تحقیق و پرس و جو بهشون پی میبرید، یا با تجربه کردنش.
پیشنهاد من اینه که قبل از ورود، با مطالعه آمادگی رو به دست بیارید و با قدرت بیشتری در این مسیر پر پرچ و خم قدم بردارید چون این امکان وجود داره که بعد از ورود به فریلنسینگ، با کسب تجربه به یک سری موضوعات برسید و با خودتون بگید: اگه از اول آگاهی داشتم، این مشکلات برام پیش نمیومد.
البته اشتباه برداشت نکنید. من قصد ندارم شما رو نسبت به فریلنسر شدن دلسرد کنم. خود من هم فریلنسر هستم و از این که به این شیوه کار میکنم، رضایت کافی رو دارم. قصد من این هست که آگاهیهای لازم رو در اختیار افرادی که به فکر فریلنسر شدن هستن، قرار بدم تا قبل از اقدام، با چراغی در دستشون راه رو روشن کنن.
خوبه پیش از این که به موضوع فریلنسر شدن بپردازیم، خود فریلنسینگ رو تعریف کنیم.
تعریف فریلنسینگ و فریلنسر
فریلنسینگ، شیوهای از کار کردن هست. افرادی که به این شیوه کار میکنن، مهارت(هایی) دارن که سطحشون رو در اون حرفه و مهارت به حد خوبی رسوندن و میتونن با فعالیت در اون زمینه، به درآمد برسن. این دسته از افراد، به جای این که تحت نظر ارگان یا شرکت خاصی مشغول کار بشن، به صورت پروژهای و برای کارفرماهای مختلفی کار میکنن و با اونها وارد تعامل بلند مدت یا کوتاه مدت میشن.
افرادی که به شیوهی فریلنسینگ (فریلنسرینگ یا فریلنسری) کار میکنن، فریلنسر نام دارن.
این دسته از افراد بعد از به پایان رسوندن پروژهی کارفرماها، وظیفهای در برابر اون پروژه ندارن چون کارمند محسوب نمیشن. در واقع فریلنسرها به عنوان فردی هستن که برای مدتی در یک حرفهی خاص، به کارفرما کمک میکنه تا پروژهاش انجام بشه.
خوبه تا اینجا که اومدیم، گریزی به برخی از مزایای فریلنسینگ هم بزنیم تا بیشتر با این نحوهی کار کردن آشنا بشید.
البته راجع به این موضوع در یک مقالهی جداگونه صحبت کردیم ولی چکیدهای از اونها رو در بخشی از این مطلب قرار دادیم.
مزایای فریلنسینگ
افرادی که فریلنسر شدن رو انتخاب میکنن، شاهد تغییرات عظیم و تاثیرگذاری در کار و زندگیشون میشن. یک سری اتفاقات خوب و دلنشین حین کار براشون پیش میاد که دلگرمی خاصی بهشون میده و گاهی با چالشهایی مواجه میشن که تا به حال برخوردی باهشون نداشتن.
تو این بخش میخوایم راجع به نقاط قوت فریلنسینگ و چیزهایی که باعث لذتبخشتر شدن کار میشه رو بگیم.
آزادی بیشتر در کار
از اونجایی که خود ما فریلنسرها تصمیم میگیریم که کدوم پروژهها رو قبول کنیم و در هر بازهی زمانی چقدر مشغول کار باشیم، مشخصا آزادی عمل زیادی در زمینهی بیزینسمون داریم. بنابراین، برنامهی روزانه، ماهانه، سالانه و کلا برنامهی کار و زندگی ما فریلنسرها دست خودمونه و میتونیم طوری لحظاتمون رو سپری کنیم که هم از کار کردن لذت ببریم، هم از زندگی.
چون تحت نظر یک فرد مشخصی نیستیم که به جای ما تصمیم بگیره که برنامهریزیمون به چه شکل باشه.
حالا ببینیم آزادی ما تو چه زمینههاییه که اینقدر میتونه زندگیمون رو جذاب کنه.
آزادی در انتخاب زمان کار کردن
فریلنسینگ ما رو از “کار کردن در چارچوب از قبل تعیین شده” دور میکنه. یعنی فریلنسرها مجبور نیستن مثل کارمندها و … راس ساعت خاصی کار رو شروع و تموم کنن. نه ساعتی که کار میکنن مهمه و نه مقدار زمانی که مشغول به کار هستن. یعنی مهم نیست که یک فریلنسر ساعت هشت صبح تا سه بعد از ظهر کار کنه، یا ساعت چهار بعد از ظهر تا یازده شب. علاوه بر این، باز هم مهم نیست روزی سه ساعت کار کنه، یا ده ساعت. بازدهی هر فرد در ساعت خاصی بیشتره و همهی ما گنجایش خاص خودمون رو در کار کردن داریم.
اینکه افراد مختلف، با عادات و ویژگیهای متفاوت مجبور باشن تو یک مجموعهای کار کنن که نظم مشخصی داره، به احتمال زیاد عملکرد اون مجموعه رو پایین میاره.
اما داستان فریلنسرها فرق داره. ما خودمون تصمیم میگیریم که چند ساعت در روز کار کنیم، در ماه چند پروژه قبول کنیم، سر هر پروژه چقدر وقت بذاریم و … .
تو این شرایط، هر فریلنسر میتونه با توجه به ویژگیهای خودش تعیین کنه که روزانه چقدر کار کنه و در نتیجه، چقدر درآمد داشته باشه.
البته رعایت نظم و داشتن برنامهریزی دقیق برای هر فریلنسری ضروریه ولی نکتهی مثبت اینجاست که برنامهی هر فرد میتونه منعطف و مطابق با عادات و ویژگیهای شخصیاش باشه.
آزادی در انتخاب محیط کار
نیازی نیست صبح زود ترافیک اعصاب خورد کن رو تحمل کنیم و کلی تو راه خسته بشیم که چی؟ که برسیم به محل کارمون.
واقعا تو دنیای امروز، این موضوع مسخرهست.
این در حالیه که احتمالا صبح یک فریلنسر اینطوری شروع میشه: به جای تلف شدن وقتش تو مسیر رسیدن به محل کار، تو خونه با خیال راحت دوش میگیره، ورزش میکنه، صبحونه مفصل میل میکنه و بدون استرس و تحمل سر و صداهای خیابون، کارش رو شروع میکنه.
ما فریلنسرها میتونیم هرجایی کار کنیم. تو خونه میتونیم گوشهای رو به عنوان خونه دفتری انتخاب کنیم و به راحتی داخلش مشغول کار بشیم.
اگه کافهای شرایط کار کردن داخلش رو داره، میتونه گزینهی خوبی برای کار کردن ما فریلنسرها باشه.
کتابخونهها هم میتونن محیط مناسبی برای کار کردن باشن و در کل جاهایی که بتونیم توش تمرکز داشته باشیم و حس کار کردن بهمون دست بده، میتونن تبدیل به محیط کار ما فریلنسرها بشن.
بنابراین، ما محدود به یک چهاردیواری خشک و گاها بیروح نیستیم.
آزادی در انتخاب پوشش حین کار
در پی اینکه ما فریلنسرها میتونیم هرجایی کار کنیم، نتیجه میگیریم که پس پوششمون هم تحت کنترل کسی نیست و این اختیار رو داریم که خودمون انتخابش کنیم.
در یک تابستان گرم، کار کردن در یک محیط کسل کننده با پوششی که همهجوره آدم رو محدود میکنه واقعا سخته.
اما کار کردن تو محیط دلخواه و با پوشش راحت، ما رو از سختیها نجات میده و کمکمون میکنه تمرکز رو روی کار بذاریم.
آزادی در انتخاب کارفرما
انتخاب اینکه برای چه کسی کار کنیم و با چه افرادی وارد تعامل بشیم، تو هر شغلی شدنی نیست. یکی از ویژگیهای مثبت فریلنسر بودن اینه که مجبور نیستیم با هر کسی به هر قیمتی کار کنیم. با کمی گفت و گو با کارفرماهای مختلف، نم نم اونها رو بیشتر میشناسیم. بعد از مدتی، به صورت حرفهای تو همون برخوردهای اول متوجه میشیم کار کردن برای این فرد چه عاقبتی داره.
عدم نیاز فریلنسینگ به سابقه کار
یکی از مشکلاتی که خیلی از افراد برای شروع کار دارن، اینه که شرکتها و ارگانها برای استخدام اول از همه به سابقهکار این افراد توجه میکنن.
خیلیا رو دیدیم که مدتهاست دارن دنبال کار میگردن ولی به نتیجهای نمیرسن یا بهتره بگم: کسی اونها رو استخدام نمیکنه.
چرا ؟
چون تا به حال جایی کار نکردن.
سوال اینجاست که اگر یک فردی سنش پایین باشه و تازه بخواد کار کردن رو شروع کنه، تکلیفش چیه؟
اصلا همین سابقه کار از کجا باید گیر بیاد وقتی کسی راه رو برای تازه کارها باز نمیذاره؟
با این فرمون، اکثر کسایی که تا به حال جایی کار نکردن، بیکار میمونن و کسایی که مدتهاست در حال کار کردن هستن، بازار رو تو دست میگیرن و پایه ثابت استخدام شوندههای شرکتها میشن.
اینها همه در حالیه که فریلنسرها بدون داشتن سابقه کار، وارد بازار کار فریلنسینگ میشن و کار رو شروع میکنن.
البته چیزی که برای یک فریلنسر ضروریه، داشتن نمونه کاره.
فریلنسرها باید نمونه کار یا به اصطلاح portfolio داشته باشن تا کارفرماها با مشاهدهی اونها، بتونن تصمیم بگیرن که این فریلنسر رو انتخاب کنن یا نه.
ولی به دست آوردن نمونه کار، مثل سابقه کار نیست که برای خیلیها نشدنی باشه.
معایب فریلنسینگ
آگاهی داشتن راجع به معایب فریلنسینگ برای هر فردی که فکر فریلنسر شدن رو تو ذهنش داره، ضروریه.
اینکه ما بدونیم بعد از فریلنسر شدن با چه چالشهایی قراره رو به رو بشیم، خیلی بهتره تا اینکه بعد از ورود به فریلنسینگ، تازه با این موارد مواجه بشیم.
البته اگه به اکثر معایب فریلنسینگ توجه کنیم، میبینیم که اونها از مزایای فریلنسینگ نشات گرفتن که به دست خود فریلنسرها تبدیل شدن به نکات منفی.
داخل یک مقاله راجع به این موضوع مفصل صحبت کردیم ولی تو این بخش، قصد دارم تعدادی از این معایب رو بهتون بگم.
بالا بودن مسئولیت فریلنسرها
اگه قصد دارید فریلنسر بشید، باید خودتون رو آماده کنید که مسئولیت همهی جوانب کار و زندگی رو بر عهده بگیرید.
یعنی اگه سیستمت دچار مشکل شد، کسی مسئول درست کردن اون نیست.( یادت نره. تو کارمند نیستی که مسئولیت این چیزا پای مدیر اون شرکت باشه.) خودت باید بخشی از درآمدت رو بذاری برای تعمیرش.
مسئول کم شدن درآمد ماهیانهات هیچکسی نیست جز خودت. چون فقط و فقط خودتی که با گرفتن پروژهها و انجام دادنشون میتونی به درآمد برسی. حقوق ماهیانهات رو هر ماه یک فردی برات واریز نمیکنه.
این قضیه که مسئول همه چی خود ما فریلنسرها هستیم و میزان درآمدمون رو خودمون تعیین میکنیم، ممکنه برای خیلیا نکتهی مثبتی باشه چون اونها با کار کردن به طور استاندارد و مطلوب، از طریق فریلنسینگ درآمد بالایی کسب میکنن تا حدی که میزان ورودی ماهانهشون قابل مقایسه با کارمندها و … نیست.
عدم ثبات درآمد فریلنسرها
این قضیه، همونطور که گفتم برای بعضی از فریلنسرها نکتهی مثبتیه ولی برای بعضیها هم خیلی جالب نیست. چون خیلیا هستن که ترجیح میدن حقوقشون هرقدر که هست، فقط ثابت باشه و خیالشون راحت باشه که همیشه این مقدار پول تو جیبشون هست.
قصه وقتی غمانگیزتر میشه که فریلنسری مدیریت مالی هم نداشته باشه و با ولخرجیهاش، پول کم بیاره.
بهم ریختن مرز بین کار و زندگی فریلنسرها
یکی از مزایای فریلنسینگ اینه که خود ما برای ریز به ریز کار و زندگیمون تصمیم میگیریم. این موضوع خیلی جالب و شگفتانگیزه چون آزادی زیادی رو میاره تو زندگیمون.
خب اگه انقدر خوبه چرا این موضوع رو آوردم جزو معایب؟
چون این آزادی بیش از حد، ممکنه بعضی از ما فریلنسرها که نمیتونیم مدیر خوبی باشیم رو دچار مشکل کنه.
مثلا اگه یک فرد نتونه پروژههایی که تو دست داره رو مدیریت کنه، یا نتونه از ساعات روزش به خوبی استفاده کنه، یا با ولخرجی اوضاع اقتصادیش رو بهم بریزه، عملا خودش و اطرافیانش رو زجر میده.
مثلا تصور کنید که یک فریلنسری برای اینکه به درآمد بالایی برسه، کل روزش رو کار میکنه. صبح تا شب فقط پشت میزه و پروژهها رو انجام میده. خب این فرد درسته تا مدتی درآمد خوبی کسب میکنه، ولی بعد از مدتی، از کار زده میشه و دیگه دلش نمیخواد بره سمتش.
برعکسش هم هست. خیلی از فریلنسرها به خاطر اینکه آزادی زیادی دارن، کارها رو پشت گوش میندازن و فقط تفریح میکنن. این دسته از افراد شب تحویل پروژه احوالشون دیدن داره.
اگه دقت کرده باشید، هر دو دسته تعادل بین کار و زندگیشون رو بهم زدن و فقط دنبال یکی از اینها بودن. این یکی از بزرگترین اشتباهاتیه که یک فریلنسر میتونه در حق خودش و کسب و کارش انجام بده.
منزوی شدن فریلنسرها
بعضی از ما فریلنسرها، با درگیر شدن بیش از حد با کار، خودمون رو از بقیه افراد دور میکنیم.
یکی از چیزایی که باید بهش توجه داشته باشیم، اینه که حتما فرصتی رو برای تنفس در نظر بگیریم و یه تفریح مفیدی به خودمون بدیم.
یا حتی محیط کارمون رو عوض کنیم و جایی کار کنیم که بتونیم با بقیه فریلنسرها در ارتباط باشیم.
این بهمون کمک میکنه سبک زندگی بقیه فریلنسرها رو هم ببینیم و ازشون الهام بگیریم. و در نتیجه، جلوی منزوی شدنمون رو بگیریم.
کارهایی که برای فریلنسر شدن باید انجام بدیم
فریلنسر شدن هم مثل هر شغل دیگهای نیازمند یک سری آمادگیهاست. آماده بودن قبل از ورود به هر شغلی متفاوته. یک سری از مشاغل نیازمند این هستن که شما سرمایه اولیهی زیادی رو وارد کار کنید. یک سری دیگه از مشاغل نیازمند این هستن که برای خودتون سابقه کار ایجاد کنید و …
پیش نیازهای فریلنسر شدن کمی با بقیه مشاغل متفاوته. قبل از ورود به فریلنسینگ شما باید از نظر ذهنی و منطقی خودتون رو آماده کنید. چند نمونه از این موارد رو در این قسمت براتون آوریم.
شناخت مهارتها و تسلط بر آنها
همونطور که تعریف کردیم، فریلنسینگ شیوهای از کار کردن هست که افراد دارای مهارت میتونن به این روش کار کنن. پس طبیعتا اگه مهارتی نداشته باشیم، رفتن به سمت فریلنسینگ بیمعنیه چون ساز و کار فریلنسرها بر اساس مهارتهاشون چیده شده.
باید مهارتهایی که کسب کردیم رو به خوبی بشناسیم و اگه چند مهارت داریم، با در نظر گرفتن نیاز روز بازار، یکی از اونها رو انتخاب کنیم و به طور حرفهای روشون کار کنیم و مسلط بشیم.
حتی اگر مهارتی هم نداریم، باید با یادگیری و تمرین فراوان خودمون رو به درجهای برسونیم که بتونیم پروژههای مختلف رو به خوبی انجام بدیم و از پس اکثر پروژههای کارفرماها بربیایم.
پس اگه راجع به فعالیت فریلنسری شنیدید و دوست دارید شما هم به این نحو کار کنید، در ابتدا به دنبال مهارتهایی که دارید بگردید و در صورتی که مهارتی ندارید، برای شروع یادگیری اقدام کنید.
توجه: رسیدن به نقطهی قابل قبول ساده و سهلالوصول نیست. اندکی صبور باشید.
اطمینان از مناسب بودن فریلنسینگ برای ما
کم نداریم کسایی رو که فریلنسر شدن و بعد از اون، فهمیدن که فریلنسینگ اصلا با روحیاتشون سازگار نیست.
دوستان عزیزم، دقت کنید. فریلنسینگ وقتی وارد زندگیتون بشه، مدل گذشتهی زندگی کردنتون رو تغییر میده و شما رو با شیوهی جدیدی از زندگی و کار کردن رو به رو میکنه.
بدانید و آگاه باشید که سبک زندگی فریلنسری، نیازمند رعایت یک سری نکات هست که بدون در نظر گرفتنشون، ممکنه این مدل زندگی و کار کردن آزارتون بده.
پس سعی کنید با چشم باز این مسیر رو انتخاب کنید و قبل از ورود، حسابی آگاهیتون رو بالا ببرید.
مشاوره گرفتن از فریلنسرهای باتجربه
یکی از چیزایی که میتونه تو شناخت فریلنسینگ خیلی کمکتون کنه، صحبت کردن با فریلنسرهاست چون اونها مسیری که شما مشغول برداشتن اولین قدمهاش هستید رو تا ته رفتن و کوهی از تجربهان که برای شما حکم طلا رو داره.
ازشون مشاوره بگیرید، راجع به چالشهای کارشون صحبت کنید، ازشون بخواید که یک روز عادیشون رو براتون ترسیم کنن و در کل، ازشون کمک بخواید تا شما رو بیشتر با دنیای فریلنسری آشنا کنن.
ایجاد کردن نمونه کار
همونطور که تو قسمت مزایای فریلنسینگ بهتون گفتم، برای فریلنسر شدن نیازی به سابقه کار ندارید ولی داشتن نمونه کار یکی از ملزومات فریلنسر شدن محسوب میشه. سعی کنید حتی اگر هنوز جایی کار نکردید و تازه میخواید وارد بازار کار بشید، به روشهای مختلفی نمونه کار بسازید. ایجاد کردن نمونه کار فقط محدود به پروژههایی که قبلا انجام دادیم، نمیشه.
طرق مختلفی برای ساخت نمونه کار هست که میتونید ازشون استفاده کنید مثلا پروژههای فرضی ایجاد کنید و روی اونها کار کنید، تمرینهایی که حین یادگیری مهارت انجام دادید و کیفیت مطلوبی دارن رو جزو نمونه کارهاتون قرار بدید و … .
اگه همهی اینها به حد قابل قبولی رسیدن، اونها رو به عنوان نمونه کار داخل شبکههای اجتماعی مختلف قرار بدید و بذارید که در معرض دید افراد مختلف باشن.
کارهایی که برای موفقیت در فریلنسینگ باید انجام بدیم
برای اینکه در فریلنسینگ به موفقیت برسیم و توی اون ماندگار باشیم، نیازه که نکات مختلفی رو در نظر بگیریم و به اونها توجه ویژهای داشته باشیم.
بعضی از این نکات رو در ادامه بهتون میگم:
اهمیت دادن به سبک زندگی فریلنسری
وقتی ما فریلنسینگ رو به عنوان شیوهی کار کردنمون انتخاب میکنیم، یعنی قبول کردیم که سبک زندگی متفاوتی رو بچشیم و لحظاتمون رو به شکل دیگهای بگذرونیم.
همونطور که خیلیهاتون میدونید، سبک زندگی ما دارای ویژگیهاییه که اگه نسبت بهشون بیتوجه باشیم، به احتمال زیاد باعث سقوط کسب و کارمون میشیم.
چون تو فریلنسینگ، کار و زندگی فریلنسرها در هم تنیده شده و اگه تو یکی از اونها (کار یا زندگی) خطایی رخ بده، دیگری رو هم درگیر میکنه.
بریم با هم راجع به یک سری از جوانب سبک زندگی فریلنسری چیزهایی بخونیم.
مدیریت زمان فریلنسر
مدیریت زمان در فریلنسینگ یکی از مهمترین موضوعاتیه که هر فریلنسری باید اون رو جدی بگیره.
اینکه برای به نتیجه رسوندن یک پروژه زمان درستی رو تخمین بزنی و واقعا سروقت بتونی تحویلش بدی، کار سادهای نیست. ما برای اینکه بین کار و زندگیمون تعادلی ایجاد کنیم، حتما باید راجع به مدیریت زمان اطلاعات داشته باشیم و سعی کنیم که توش حرفهای عمل کنیم. اینطوری، هم میتونن از کارشون لذت ببرن، هم به زندگی شخصیشون هم رسیدگی میکنن و این دو رو در کنار هم حفظ میکنن.
راستی پیشنهاد میکنم مقالهای که راجع به تعادل بین کار و زندگی فریلنسرها نوشتیم رو مطالعه کنید.
برنامه ریزی دقیق فریلنسر
اگه تو زندگی روزمره هم دقت کرده باشید، میبینید کارهایی که با برنامه ریزی پیش میرن، در آخر تر و تمیزتر از آب درمیان و با استرس کمتری رد میشن. اما امان از وقتی که برنامه ریزی نکنیم و به قولی علی الهی کار رو شروع کنیم. علاوه بر اینکه خود کار دچار میکل میشه، از سر بدشانسی از زمین و آسمون هم دردسر میباره تو اون لحظات و کنترل همهچی از دستمون خارج میشه.
حالا اینها رو شما تصور کنید که تو کار اتفاق بیفتن. پروژهها روی هم تلمبار بشن، اون وسط اتفاق غیرمنتظرهای هم بیفته، کار به هر دلیلی متوقف بشه و … !
مطمئنا وضعیت زندگیمون تو این شرایط وخیم میشه و تحملش برای ما فریلنسرها، سخت.
ما باید طبق نظم خاصی کار کنیم و برنامه ریزی دقیقی داشته باشیم و حتی در نظر داشته باشیم که بخشی از زمانمون برای مواقعی که کار مسدود میشه، نگه داریم تا در اون مواقع دچار استرس نشیم.
تعادل بین کار و زندگی فریلنسر
ما فریلنسرها به خاطر شرایط خاصی که تو کار و زندگیمون داریم، باید بیشتر حواسمون به این دو باشه.
خب ما به صورت آزاد و پروژهای کار میکنیم. یعنی کسی به جای ما تصمیم نمیگیره که چقدر، چه وقت و کجا کار کنیم. اما این قضیه که از دور خیلی دلچسب به نظر میاد، میتونه با بیتوجهیهای ما تبدیل به عاملی برای سقوط کسب و کارمون بشه.
ما به عنوان یک فریلنسر باید بدونیم که کار و زندگی به یک اندازه برامون اهمیت داره و هرگونه کوتاهی نسبت به هرکدوم اونها میتونه آسیبهای جدیای بهمون بزنه.
خیلی از فریلنسرها با کار کردن بیش از حد، قید زندگیشون رو میزنن و خیلیهای دیگه هم برعکس، یعنی با تنبلی و پشت گوش انداختن کارها، کسب و کارشون رو دچار مشکل میکنن.
برای موفقیت در فریلنسینگ، باید به تعادل بین کار و زندگی خیلی توجه کنیم. به طوری که هیچوقت از کار زده نشیم.
توجه به نکات آموزشی فریلنسینگ
بعضی نکات هم هستن که خارج از سبک زندگی، به طور مستقیم به کسب و کارمون مربوط میشن.
توجه به این موارد هم برای موفقیت تو این حرفه ضروریه.
خوش قولی
بی شک اگر یک فریلنسر پروژهی کارفرمایی رو سر وقت و باکیفیت تحویل بده، اون کارفرما نه تنها خودش برای پروژههای بعدیش به همین فریلنسر مراجعه میکنه، بلکه تعریف اون فرد رو جلو بقیه اطرافیان هم میکنه.
این موضوع باعث میشه بعد از مدتی تعداد کارفرماهامون زیاد بشه و همیشه پروژه برای انجام دادن داشته باشیم.
برای اینکه خوش قول باشیم، باید طبق نظم خاصی کار کنیم و پروژهها رو در صورتی قبول کنیم که مطمئنیم از پسشون برمیایم.
مدیریت پروژهها
هر فریلنسری باید بدونه که میزان عملکردش چقدره و با گرفتن چند پروژه در ماه میتونه همهی اونها رو با کیفیت و سر وقت تحویل بده.
با در نظر گرفتن این نکته، فریلنسرها میتونن به شکل معقولی پروژه بگیرن و موقع تحویل دچار مشکل نشن.
آپدیت بودن
یکی از موضوعاتی که کسب و کار یک فریلنسر رو زنده نگه میداره، آپدیت بودنشه.
این روزها تکنولوژی رو به پیشرفته و هر لحظه شاهد تغییر و تحولات وسیع تو هر زمینهای هستیم. با این تغییرات، نیازهای کارفرماها و جامعهی هدف ما هم متفاوت میشه. کاری که هر فریلنسری باید انجام بده تا بتونه در برابر رقبا اسمش شنیده بشه، اینه که با این موج به حرکت دربیاد و سطحش رو روز به روز بالاتر ببره.
با این کار، میتونه از پس پروژههای بیشتری بربیاد و کارفرماهای بیشتری رو راضی نگه داره.
جست و جو کنید …
دستهبندی مقالات
- آموزش فریلنسینگ (58)
- سبک زندگی (5)
- کافه کاخُن (16)
- کتاب خونه (3)
- مهارتهای فریلنسری (8)
آخرین نوشته ها …
متن بیو برای کسب و کار فریلنسرها چرا و چقدر مهم است؟
29 خرداد 1402اخطارهای فریلنسری | 11 هشدار برای فریلنسرها
21 خرداد 1402
ارسال یک پاسخ